بیوگرافی و زندگینامه
حمید گودرزی متولد 2 آذرماه سال 1356 در تهران می باشد و 40 سال سن دارد. وی اصالتا اهل بروجرد لرستان می باشد.
تحصیلات :وی فارغ التحصیل بازیگری از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد تهران است.
وی بازیگری در تلویزیون را با سریال دانی و
من در سال 78 ور در سینما را از سال 1378 با یک نقش کوتاه در فیلم سهراب
سعید سهیلی آغاز نمود و بعد از در مجموعه ها دیگر حضور یافت . در سال 1381
با مجموعه مسافری از هند و بعد از در سال 83 با بازی در سریال تب سرد قاسم
جعفری توانست به خوبی دیده شود.
ازدواج و همسرش و طلاق
گودرزی در سال 1383 با ماندانا دانشور ازدواج کرد اما این ازدواج بعد از 12 سال منجر به طلاق و جدایی شان شد .وی فرزندی از این ازدواج نداشت. دلیل این جدایی از زبان حمید گودرزی در برنامه دورهمی این بود که :
من 12 سال با همسرم زندگی کردم و زندگی خوبی داشتیم اما امسال سال بدی برای من بود زیرا از همسرم جدا شدم و احساس میکنم تنها شدم.
من دوبار عاشق شدم و دومین باری که عاشق
شدم ازدواج کردم و ۱۲ سال زندگی کردیم اما به نظرم گاهی زیاد خواهی و طمع
از هر دو طرف باعث میشود عاشقیت کمرنگ شود و به جدایی منجر شود.
گودرزی ادامه داد: من نمیتوانم واقعیت و
دلایل طلاق خود را بگویم اما میتوانم بگویم که در مسئله جدایی از همسرم
،من ۱۰ درصد مقصر هستم.
اینستاگرام حمید گودرزی : instagram/Hamidgoodarzi
حمید گودرزی در کنار همسر سابقش و خواهرش
شما از نسلی
هستید که برای ورود به سینما پارامترهایی مثل استعداد و سختکوشی را داشتید
و علاقهتان به این حرفه خالص بود و خیلی درگیر اداهایی که امروز مدشده
نبودید. چقدر بین تصورتان و فضای حاکم بر سینما و یا کسانیکه بهتازگی
ورود پیدا کردند فاصله میبینید؟
زمانیکه ما چنین دغدغهای داشتیم دوستان
مدرسه میرفتند (میخندد)، اما بهطورکلی بخش بزرگی از این حرفه حاشیه است.
اینکه چهجوری سر صحنه فیلمبرداری بیایی یا به چهکسی سلام کنی یا با
چهاشخاصی رفاقت کنی، نهار با گروه بخوری یا نخوری؟ این حواشی نهتنها در
جزییات که در کلیات این حرفه هم وجود دارد و آنقدر زیادشده که جای اصل
قضیه را گرفته و تو را بهعنوان یک بازیگر از هدف اصلیت دور میکند چراکه
تمرکزت را گذاشتهای روی حاشیه، نهمتن.
درحالحاضر
انتخاب یک بازیگر برای نقشی و فعالیت او بیش از اینکه وابسته به تفکر و
تصمیم مستقل کارگردان و تهیهکننده باشد، توسط باند و گنگهای سینما هدایت میشود. چقدر این مسئله به کارنامه کاری حمید گودرزی لطمه زده است؟
این گنگها که قرار نیست استانبول را فتح
کنند. نهایت سه یا چهار فیلم جابهجا میشود. برخی از تهیهکنندگان هم به
این مسئله تن دادند و آقا و یا خانم ایکس را میاورند چون معروف و مورد
تایید این گنگهاست، اما من برایم این گنگها اصلا اهمیتی ندارد و خودم را
درگیر این بازیها نکردم.
چقدر تعلق خاطر به فضای مجازی دارید؟
امروز از فامیل و اقوام گرفته تا هواداران،
همگی در فضای مجازی حضور دارند. بالطبع منهم فعالیت دارم، اما وقتگذاشتن
بیشازحد، هرکسی را از کار و زندگی میاندازد.
مسئلهای که اینروزها خیلی از چهرهها را آزار میدهد، حملههای اینستاگرام ی است. برای شما چقدر این حملهها اتفاق افتاده و آزردهتان کرده است؟
این حملهها همیشگی است و من همیشه در کنار
تعریف و تمجیدها، نقدهایی که برایم نوشته شده را نگهمیدارم، اما
کامنتهای مبتذل و یا توهین کاربرهای اینستاگرام به خودم را پاک میکنم.
متاسفانه زیر پستهای پیج ما، مانتو میفروشند و یا تبلیغ ماستبندی
میکنند.
اینها همه از این نشات میگیرد که
اپلیکیشنهایی مثل اینستاگرام و تلگرام، فقط ساخته میشود، اما فرهنگ
استفاده از آن وجود ندارد و برخی با بیفرهنگی کامل وارد این فضا میشوند،
درنتیجه چنین اتفاقاتی میافتد.
زندگی شما
در سال ٩۵ متاثر از یک حاشیه بود و آن حاشیه جدایی شما از همسرتان بود، فکر
میکنید بازتاب این اتفاق در فضای مجازی چقدر باعث دیدهشدنتان شد؟
خودم نمیدانم چقدر این اتفاق باعث
دیدهشدن من شده است، اما به هرترتیب آنها با دخالتهایشان وارد حریم
شخصیم میشوند و من جوابی به آنها نمیدهم.
معترضنشدن شاید دخالتها را بیشتر کند. تاکجا اجازه میدهید وارد حریم شخصیتان شوند و چیزی نمیگویید؟
آنها نیازی به اجازه من ندارند و کار خودشان را میکنند.
باوجود تمام سروصداهایی که بلند شد، چرا شما به نامهای که از سوی همسر سابقتان منتشر شد، پاسخی ندادید؟
اینطورکه به من گفتند ظاهرا خانم دانشور
درحقیقت مصاحبهای نکردند و متنی که از جانب او منتشرشده شایعه است و حتی
تکذیبیه هم منتشر کردند. صادقانه که بگویم همین الان هم نمیدانم که آن
حرفها واقعا زده شده و یا شایعه بوده است، بههرحال من نمیخواهم جوابی به
این حواشی و اتفاقات بدهم.
شاید اگر جواب میدادید داستانبافیهای مردم در مورد قصه جداییتان کمتر میشد!
مثلی هست که میگویند وقتی جایی خیس است
سعی کنیم از آنجا رد نشویم، منهم همین کار را کردم و تلاش میکنم تا خودم
را درگیر حاشیهها نکنم.
وقتی که بچه بودید فکر می کردید در آینده می خواهید چه کاره شوید و اساسا الگوی تان چه کسی بود؟
فکر می کردم در آینده قرار است پزشک شوم.
تلاش هایی هم کردم و در رشته دندانپزشکی هم قبول شدم اما بعد آن را رها
کردم و رفتم دنبال کار هنر.
بعدا رفتید به دانشکده هنر و معماری و بازیگری خواندید؟
– بله. در دانشگاه آزاد که شرکت کرده بودم در رشته بازیگری هم قبول شدم و همین رشته را برای خواندن انتخاب کردم.
گرایش شما به سمت هنر اساسا به خاطر بازیگری بود یا اینکه به چیزهای دیگر و از جمله کارگردانی یا نویسندگی و … فکر می کردید؟
– اولش دنبال کارگردانی بودم و یکی دوتا
فیلم کوتاه سوپرهشت میلیمتری هم ساختم. یعنی بیشتر علاقه ام به کارگردانی
بود اما کم کم به این مسیر کشیده شدیم.
توانایی شما در بازیگری را اول از همه چه کسی کشف کرد؟
دقیقا نمی توانم بگویم چه کسی.
شاید هم خودتان کشف کرده باشید.
شاید. به من پیشهاد شد و رفتم بازی کردم و
احتمالا خوش شان آمد و پیشنهادهایم برای بازیگری بیشتر شد و این کار ادامه
پیدا کرد و شدیم بازیگر حرفه ای.
می دانم اولین اجرای صحنه شما بازی در کار آقای محمد رحمانیان بود. در تئاتر فقط همین یک کار را داشتید؟
– به غیر از کارهای دانشجویی بله. باعث افتخارم هم هست که اولین و تنها کار حرفه ای ام در تئاتر با آقای رحمانیان است.
آیا شخص خاصی هست که وقتی نوجوان بودید الگوی شما بوده باشد؟
به عنوان الگو نمی شود گفت اما من آقای شکیبایی خدابیامرز را خیلی دوست داشتم.
حمید گودرزی: وقتی که من عاشق شدم…
این مربوط به وقتی است که بازیگر شدید یا مربوط به قبل از آن است؟
خیلی قبل تر از اینکه بازیگر شوم هم به ایشان علاقه داشتم.
از بازیگران خارجی چه کسی را بیشتر دوست داشتید؟
آن موقع خیلی رابرت دنیرو را دوست داشتم.
یعنی الان دیگر دوست ندارید؟
الان هم دوست دارم اما آن موقع همراه با تعصب و پررنگ تر بود. الان دیگر فقط دوست دارم.
دلیل گرایش
یا علاقه شما به سمت بازیگری چه بود؟ شهرتش را دوست داشتید یا به بیان تازه
ای از خودتان احتیاج داشتید یا…؟ چه چیزی شما را به سمت بازیگری می کشاند؟
شما حرف از تئاتر زدید و از آقای رحمانیان
گفتید. قبل از آن هم ما یکسری کارهای دانشجویی داشتیم و در همان کارها،
دوستان و همکلاسی ها و استادانم معتقد بودند که من می توانم در کار بازیگری
موفق باشم. نمره های درسی ام هم نمره های خوبی بود. خودم هم کم کم علاقمند
شده بودم. بنابراین سعی کردم که به این کار خیلی بیشتر بپردازم و بیشتر
مطالعه و کار کنم و بالاخره با مسافری از هند بین مردم شناخته شدم. البته
قبل از آن هم در کارهای دیگری کار کرده بودم اما مسافری از هند بیشتر از
همه دیده شد.
البته خیلی ها هم هستند که بادانی و من و شما خاطره دارند.
همینطور است. دانی و من کاری است که برای
کودک کار کردیم و هنوز هم به قول شما خیلی ها به آن علاقه دارند و حتی
شعرهایش را از حفظ هستند. من این کار را در سن پایین شروع کردم اما در هر
حال تجربه خوبی بود.
در دانشکده همکلاسی هایی داشتید که بعدا معروف شده باشند؟
بله. زید بودند. برزو ارجمند، حسام نواب
صفوی، کامبیز دیرباز، جواد رضویان، بیژن بنفشه خواه، مهران غفوریان، سیامک
انصاری، خانم پرستو گلستانی، خانم سیما تیرانداز و خانم امیرسلیمانی. اینها
همه در دانشگاه با ما بودند یا همدوره ما یا یک سال بالاتر یا پایین تر.
شاید هم کسانی را فراموش کرده باشم. راستی حامد بهداد و مجید صالحی هم
بودند و فکر نمی کنم بعد از آن دوره ای بوده باشد که این همه بازیگر مطرح
را بیرون داده باشد.
به نظر شما
یک بازیگر برای اینکه استایل خودش را در طول سال ها حفظ کند باید چه کاری
انجام دهد؟ آیا زندگی یک بازیگر با بقیه مردم خیلی فرق دارد؟
– طبیعتا توجه یک بازیگر به همه چیز باید
خیلی بیشتر از بقیه مردم باشد اما گاهی از اوقات انگیزه ها را از بازیگر می
گیرند و سرد می شود و کمتر به خودش و استایل اش توجه می کند. قانونش
اینطوری است که یک بازیگر باید نسبت به مردمی که حرفه شان بازیگری نیست
توجه بیشتری داشته باشد.
مادر حمید گودرزی
پدر حمید گودرزی
گریم حمید گودرزی در سریال پاهای بیقرار
فیلمهای سینمایی
۱۳۹۵: نیوکاسل (محسن قصابیان)
1393: ایران برگر (مسعود جعفری جوزانی)
۱۳۹۳: روباه (بهروز افخمی)
۱۳۸۹: دزدان خیابان جردن (وحید اسلامی)
۱۳۸۹: زنها شگفت انگیزند (مهرداد فرید)
۱۳۸۸: داماد خجالتی (آرش معیریان)
۱۳۸۸: خیابان بیست و چهارم (سعید اسدی)
۱۳۸۷: کیش و مات (جمشید حیدری)
۱۳۸۶: انعکاس (رضا کریمی)
۱۳۸۶: تلافی (سعید اسدی)
۱۳۸۶: قرنطینه (منوچهر هادی)
۱۳۸۶: مجنون لیلی (قاسم جعفری)
۱۳۸۵: بی وفا (اصغر نعیمی)
۱۳۸۵: گناه من (مهرشاد کارخانی)
۱۳۸۴: چپ دست (آرش معیریان)
۱۳۸۴: قتل آنلاین (مسعود آبپرور)
۱۳۸۳: بازنده (قاسم جعفری)
۱۳۸۱: پسران مهتاب (ارتشی در تاریکی) (مهدی ودادی)
۱۳۷۸: سهراب (سعید سهیلی)
سریالهای تلویزیونی
1396 – سریال هاتف
1396 – پاهای بی قرار
۱۳۹۵ گشت ویژه
۱۳۹۲ بچههای نسبتاً بد
۱۳۹۱ زمانه
۱۳۸۹ قلب یخی (فصل اول)
۱۳۸۸ پنجمین خورشید
۱۳۸۳ کمکم کن
۱۳۸۳ تب سرد
۱۳۸۱ مسافری از هند
۱۳۷۸ دانی و من