بیوگرافی و زندگینامه
آتیلا پسیانی بازیگر سینما و تلویزیون متولد 1336 در تهران می باشد.
تحصیلات :پسیانی دارای مدرک لیسانس کارگردانی و بازیگری تاتر از دانشگاه هنر های زیبا می باشد.
وی فعالیت و بازیگری هنری خود را از سال 1362 با بازی در فیلم مرگ سفید ساخته حسین زندباف آغاز نمود.
وی با سریال گمگشته در سال 80 به کارگردانی رامبد جوان به خوبی شناخته شد.
وی یکی از پرکارترین بازیگران سینما و تلویزیون می باشد و کارنامه کاری بزرگی دارد.
همسر آتیلا پسیانی
بیوگرافی فاطمه نقوی
همسر آتیلا پسیانی فاطمه نقوی که او هم بازیگران است می باشد وی متولد سال 1333 می باشد.
او لیسانس روان شناسی کودک از مدرسه عالی شمیران سال 1355 است. بازی در تئاتر را از سال 1356 و حضور جلوی دوربین را از سال 1357 با فیلم کوتاه «سکوت و سلام»، همکاری «شاهرخ غیاثی» تجربه کرد و همینطور بازی در سینما را از سال 1360 با «عفریت»، همکاری «فرشید فلک نازی» شروع کرد.
آنها یک دختر به نام ستاره پسیانی نیز دارند که او هم راه بازیگری را در پیش گرفته است.
مادر آتیلا پسیانی
آتیلا پسیانی فرزند جمیله شیخی می باشد.
ستاره پسیانی دختر آتیلا پسیانی / عکس
گفتگو با آتیلا پسیانی
همیشه برایم جالب بود که آتیلا پسیانی که ریشهاش در کارگاه نمایش است، بازیگری را از کجا یاد گرفته؟ آیا ریشه بازیگری شما هم از کارگاه نمایش است؟
قطعا همینطور است. برای اینکه ما در کارگاه نمایش زمانهای خیلی زیادی را با تئاتر سر میکردیم. حالت کارمندی را نداشتیم که هفت، هشت ساعت سر کار باشد و بعد برود. حتی اینجور هم نبود که فقط نمایشی را تمرین کنیم، بلکه، چه در حالت تولیدکردن نمایشی بودیم، چه نبودیم، همیشه تمریناتمان جاری و ساری بود و مرتب کار بدنی و موسیقی میکردیم. همه کارهایی که به شکل مستقیم و غیرمستقیم به بازیگری ربط پیدا میکرد را انجام میدادیم و ساعتهای بیپایان گفتوگوهایی داشتیم درباره تمامی پیشنهاداتی که از بسیاری از آدمهایی که بازیگری را میشناختند به ما میشد برای اینکه فلان نمایش یا فیلم را ببینیم. در کنار اینها، چه در کارگاه نمایش و چه زمانی که از طریق کارگاه نمایش در جشن هنر شیراز شرکت میکردیم، ورکشاپهای فراوانی هم با هنرمندان خارجی که بهترینهای زمان خودشان بودند داشتیم.
چیزی که از کارگاه نمایش به ما میرسد و رابطه آتیلا پسیانی با کارگاه نمایش را بیشتر از این زاویه میشناسیم، بهنوعی رویکرد یا روش برخوردی با تئاتر دارد؛ یعنی روشی که بعدها در ادامه در بروشورهایتان بهعنوان تئاتر تجربی از آن یاد میکنید و بارها تأکید کردهاید که ریشهاش را از کارگاه نمایش میگیرید.
همچنان برایم روشن نمیشود که آیا نسبتی بین بازیگریای که شما یاد گرفتید با آن رویکردی که در کارگاه نمایش نسبت به تئاتر وجود دارد، هست؟ بعدها آتیلا پسیانی را در مقام کارگردانی که خاستگاهش کارگاه نمایش است بهخوبی درک میکنم، اما در بازیگری همچنان برایم مبهم است که آیا به رویکرد مشخص کارگاه نمایش مربوط است یا به آموزههایی که ممکن است اگر در کارگاه نمایش هم نبودید، فرا بگیرید؟
درواقع جواب هر دو سؤال تو مثبت است و در هر دو وجود دارد. آن چیزی که من میگویم از کارگاه نمایش آمده، بهخاطر این است که کارگاه نمایش، محیطی بود که بازیگر، کارگردان و حتی نویسنده را بسیار آماده میکرد برای اینکه یکجور فولاد آبدیده شود تا همهجور تجربیات در آن اتفاق بیفتد. چون نفس تجربهکردن مهم بود. حتی تجربه بازیهای رئالیستی را داشتیم، منتها این یک شیوه تجربی بود و الزاما همه بازیهایمان بهعنوان بازیگری غیرمتعارف یا بازیگری خارج از محدودیتهای بازیگری همیشه نبود و بعضیوقتها هم خیلی برخورد رئالیستی یا ناتورالیستی بود، اما در قالب شکلگیری تجربی که روند تمرینهای کار ایجاب میکرد.
یادم است چندی پیش اتفاقا یکی از دوستان بازیگرمان به من گفت تمریناتی به من بگو که بتوانم بازیگر تئاتر تجربی شوم تا تو بتوانی با من کار کنی! گفتم ما اصلا بازیگر تئاتر تجربی نداریم و اصلا چنین چیزی وجود ندارد؛ یعنی مادر نوع تربیت نمایشیاش کاملا جدا از تئاتر تجربی بود، ولی در تئاتر تجربی من یکبار آمده و بازی کرده است. قالب بازیگریاش را هم من به هم نریختم، ولی از همان قالب بازیگری در نوع تجربی خودم استفاده کردم. بنابراین نمیتوانم بگویم که الزاما بازیگری تئاتر تجربی یک بازیگری غیرمتعارف است چون در بعضیجاها هست و در بعضیجاها نیست. تمام تعلیماتی که ما بهعنوان آرتیست در کارگاه نمایش میگرفتیم، رسوبهای بسیار مهم و عمیقی در ذهن ما نسبت به بازیگری داشت و بههمیندلیل من هیچوقت درباره کارگاه نمایش تصور نمیکنم که کارگاه نمایش محلی بود برای تمرین تئاتر، بلکه به نظرم میآید کارگاه نمایش محلی بود برای پیشبرد یکجور نهضت نمایشی.
این در جاهایی خودش را بروز میدهد؛ یعنی بدون اینکه من بخواهم یکباره در جایی بروز پیدا میکند؛ مثلا درحالحاضر در نمایش «باغبان مرگ» بازی میکنم و لحظاتی هست که حس میکنم این کاری که با پایم میکنم یا نگاهی که میکنم، چقدر برایم باستانی است. نمیدانم از کجا آوردهام و پیدایش میکنم بیاینکه بدانم از کجاست، اما بههرحال تجربیات تمام سالها هم در این قضیه تأثیر دارد و این دیگر فقط به کارگاه نمایش ربط ندارد و میتوانید کارگاه نمایش را بهعنوان یک پایه در نظر بگیرید که روی این پایه آجرهای دیگری هم چیده و تبدیل به تجربه حدودا ۵٠سالهای شده چون من الان درست ۴٩ سال است که کار بازیگری میکنم.
نزدیک به نیمقرن است که این تجربه وجود دارد. حتی بسیاری مواقع دربارهاش تصمیم نمیگیرم و حتی به آن فکر نمیکنم. فقط کلیدی را از نقش پیدا میکنم و خودبهخود در آن جاری میشوم. حالا بعضیوقتها درست و گاهی هم بهغلط. عین رانندگی که بعد از مدتی، در هنگام تعویض دنده به آن فکر نمیکنید و خودش عوض میشود؛ یعنی به این فکر نمیکنید که بهسرعت ۴٠ که میرسید، به دنده سه بروید، بلکه خودبهخود اتفاق میافتد. تو، موتور، دنده، خیابان و همهچیز با همدیگر به طوری عجین میشوید که تمام این اتفاقات میافتد.
مدیومها که تعویض میشود، باز همان مکانیسم اتفاق میافتد؟
بله، در تغییر مدیومها هم باز همان اتفاق
میافتد؛ یعنی من در تمام این سالها همهجور کارگردانی را با همهجور
خاستگاه نسبت به چیزی که دارند تولید میکنند، چه در کار تصویر و چه در کار
صحنه دیدهام و همیشه هم سعی کردهام که با کارگردان کاملا عجین باشم و او
را قبل از نقش کشف کنم. چون این برایم خیلی مهم است که کارگردان را قبل از
نقش کشف کنم. کشف کنم و بدانم که چرا من را برای این نقش انتخاب کرده؟
بفهمم چه نقاط مشترکی بین من و این نقش وجود دارد که بتوانم آنها را تربیت
کنم.
چند سال پیش که «باغبان مرگ» را در سالن شمس مؤسسه اکو دیدم، یک تأثیری
از بازی آتیلا پسیانی در ذهنم ماند. با اینکه بارها در اجراهای خودتان
معمولا شما را روی صحنه دیده بودم و شاید در یکی، دو تا اجرای دیگر هم که
تعدادش محدود بوده؛ البته فکر کنم با کارگردانهای زیادی در تئاتر کار
نکردهاید… .
خوشبختانه با اکثر کارگردانهایی که دوست داشتم کار کردم؛ فقط تو و رضا ثروتی ماندهاید! با شما دو تا هم کار کنم، دیگر هیچ آرزویی در تئاتر ایران ندارم.
اینستاگرام آتیلا پسیانی : instagram / atilapesyani
فیلم های سینمایی آتیلا پسیانی
بیحساب (۱۳۹۵)
آشوب (۱۳۹۴)
نگار (۱۳۹۴)
کارگر ساده نیازمندیم (۱۳۹۴)
نقش نگار (۱۳۹۴)
آخرین بار کی سحر را دیدی؟ (۱۳۹۴)
دلبری (۱۳۹۴)
سیانور (۱۳۹۴)
نیمه شب اتفاق افتاد (۱۳۹۴)
آتشبس ۲ (۱۳۹۳)
مستانه (۱۳۹۳)
نازنین (۱۳۹۲)
هیچ کجا هیچکس (۱۳۹۱)
زندگی خصوصی (۱۳۹۰) (حضور افتخاری)
پل چوبی (۱۳۹۰)
تلفن همراه رئیس جمهور (۱۳۹۰)
یک عاشقانه ساده (۱۳۹۰)
در امتداد شهر (۱۳۸۹)
سوت پایان (۱۳۸۹)
نقطه بی بازگشت (۱۳۸۸)
از رئیسجمهور پاداش نگیرید (۱۳۸۷)
دوزخ، برزخ، بهشت (۱۳۸۷)
سفر مرگ (۱۳۸۷)
صداها (۱۳۸۷)
فرزند صبح (۱۳۸۷)
موش (۱۳۸۷)
یک وجب از آسمان (۱۳۸۷)
سه زن (۱۳۸۵)
حس پنهان (۱۳۸۵)
سایه (۱۳۸۵)
فرزند صبح (۱۳۸۵)
آتشبس (۱۳۸۴)
چه کسی امیر را کشت؟ (۱۳۸۴)
شبانه (۱۳۸۴)
عروسک فرنگی (۱۳۸۴)
کارگران مشغول کارند (۱۳۸۴)
اسپاگتی در هشت دقیقه (۱۳۸۳)
جایی برای زندگی (۱۳۸۳)
مجردها (۱۳۸۳)
برگ برنده (۱۳۸۲)
کما (۱۳۸۲)
گاهی به آسمان نگاه کن (۱۳۸۱)
گاوخونی (۱۳۸۱)
سفر به فردا (۱۳۸۰)
شام آخر (۱۳۸۰)
نیمه پنهان (۱۳۸۰)
آب و آتش (۱۳۷۹)
آواز قو (۱۳۷۹)
ابر و خورشید (۱۳۷۹)
نسل سوخته (۱۳۷۸)
دو زن (۱۳۷۷)
هیوا (۱۳۷۷)
قاعده بازی (۱۳۷۶)
هفت سنگ (۱۳۷۶)
عقرب (۱۳۷۵)
دیپلمات (۱۳۷۴)
شیخ مفید (۱۳۷۴)
در کمال خونسردی (فیلم ۱۳۷۳) (۱۳۷۳)
روز شیطان (۱۳۷۳)
خاکستر سبز (۱۳۷۲)
مسافران (۱۳۷۰)
دو فیلم با یک بلیت (۱۳۶۹)
راز خنجر (۱۳۶۹)
پرواز پنجم ژوئن (۱۳۶۸)
کشتی آنجلیکا (۱۳۶۷)
طلسم (۱۳۶۵)
مرگ سفید (۱۳۶۲)
سریال های آتیلا پسیانی
زیر پای مادر (1396)
آرام میگیریم(۱۳۹۵)
کشیک قلب (١٣٩۵)
آسمان من (۱۳۹۴)
بزم آخر (۱۳۹۴)
پردهنشین (۱۳۹۳)
انقلاب زیبا (۱۳۹۳)
مدینه (۱۳۹۳)
بین خومون بمونه (۱۳۹۳)
مادرانه (۱۳۹۲)
یه تیکه زمین (۱۳۹۱)
دیوار (۱۳۹۱)
خداحافظ بچه (۱۳۹۱)
زیر هشت (۱۳۸۹)
چاردیواری (۱۳۸۸)
رستگاران (۱۳۸۸)
تلهفیلم «اخراجی» (۱۳۸۶)
راه بیپایان (۱۳۸۶)
زیر تیغ (۱۳۸۵)
آخرین گناه (۱۳۸۵)
اولین شب آرامش (۱۳۸۵)
عشق گمشده (۱۳۸۳)
گمگشته (۱۳۸۰)
مرگ در سکوت (۱۳۷۸–۱۳۷۷)
شرکت (۱۳۷۷–۱۳۷۶)
هفتسنگ (۱۳۷۷–۱۳۷۶)
سیمرغ[۵] (۱۳۷۵)
خانواده رضایت (۱۳۷۴)
آپارتمان (۱۳۷۲–۱۳۷۱)
فراموشخانه (فراماسونری) (۱۳۷۰)
تلهتئاتر «مبارزان کازبا» (۱۳۶۴)
محله برو بیا (۱۳۶۳)
محله بهداشت (۱۳۶۳)
ماهپنهان است (۱۳۶۲)
لحظه (۱۳۵۶)
تئاتر های آتیلا پسیانی
کارگردانی و بازی در نمایش «باغ آلبالو»؛ ۱۳۹۴
کارگردانی نمایش «عرق خورشید ٬اشک ماه»؛ ۱۳۹۲
کارگردانی نمایش «مخمل آبی»؛ ۱۳۹۲
کارگردانی نمایش «متابولیک»؛ ۱۳۸۷
کارگردانی نمایشنامهخوانی «کلاغ و دوچرخه»؛ ۱۳۸۳
کارگردانی نمایشنامهخوانی «غلیظ مثل عسل»؛ ۱۳۸۲
کارگردانی نمایش «نجوای خاک»؛ ۱۳۸۲
کارگردانی نمایش «کالیگولا شاعر خشونت»؛ ۱۳۸۲
کارگردانی نمایش «بحرالغرایب»؛ ۱۳۸۲
کارگردانی نمایش «بازی در گالری»؛ ۱۳۸۱
کارگردانی نمایش «بسه دیگه خفه شو»؛ ۱۳۸۱
کارگردانی نمایش «گنگ خواب دیده»؛ ۱۳۷۹
کارگردانی نمایش «قهوهٔ قجری»؛ ۱۳۷۹
کارگردانی نمایش «درد دل با سگ»؛ ۱۳۷۹
کارگردانی نمایش «رستخیز»؛ ۱۳۷۸
کارگردانی نمایش «تبار خون»؛ ۱۳۷۷
کارگردانی نمایش «برف سبز»؛ ۱۳۷۷
کارگردانی نمایش «اینم از این»؛ ۱۳۷۶
کارگردانی نمایش «آبی که مار میخورد، زهر میشود»؛ ۱۳۷۵
کارگردانی نمایش «آبی که گاو میخورد، شیر میشود»؛ ۱۳۷۵
کارگردانی نمایش «بودن یا نبودن»؛ ۱۳۷۳
کارگردانی نمایش «فاطمه عنبر»؛ ۱۳۷۳
کارگردانی نمایش «بودن یا نبودن»؛ ۱۳۷۲
کارگردانی نمایش «آئورا»؛ ۱۳۷۲
کارگردانی نمایش «آئورا»؛ ۱۳۷۰
کارگردانی نمایش «مجلس تقلید هفتخوان»؛ ۱۳۶۹
کارگردانی نمایش «ارکستر زنان آشویتس»؛ ۱۳۶۸
کارگردانی نمایشنامهخوانی «هرامسا» ۷۰۹/۷۰۵؛ ۱۳۶۸
بیوگرافی آتیلا پسیانی و همسرش و دخترش + عکسها و گفتگو