بیوگرافی : سارا بهرامی بازیگر جوان سینما و تلویزیون متولد بهمن ماه سال ۶۱ در اصفهان می باشد و اصالتا اصفهانی است.
تحصیلات : فارغ تحصیل رشته تئاتر از دانشگاه تنکابن ( مازندران)
وی فعالیتش در بازیگری را با تئاتر شروع کرد و در تئاتر های چون متولد ۱۳۶۱,راهزنان,مخمصه,هم هوایی و … حضور داشته است.
وی در سال ۹۲ با حضور در سریال پروانه و بازی نقش مقابل حامد کمیلی به خوبی شناخته شد.
همچین او نیز در شهریور ماه ۹۳ برنده یاس زرین بهترین بازیگر زن برای فیلم (آرزوهایت را به خاک نسپار) شد.
آخرین کار سارا بهرامی در تلویزیون نیز سریال پرده نشین به کارگردانی بهروز شعیبی می باشد که هم اکنون از شبکه یک سیما در حال پخش می باشد.
گفتگوی و آشنایی بیشتر با سارا بهرامی
چند سال است که در عرصه تئاتر فعالیت می کنید؟
از ۹ سالگی.
چرا تئاتر و سینما؟ رشته تحصیلی تان چه بوده است؟
رشته دبیرستان من ریاضی و فیزیک بود و من حتی پیش دانشگاهی را ریاضی و
فیزیک خواندم اما کنکور ریاضی ندادم. هم خودم و هم خانواده ام علاقمند
بودیم که در رشته های هنری ادامه بدهم.
در چه دانشگاهی و رشته ای به تحصیل ادامه دادید؟
در دانشگاه تنکابن، رشته تئاتر.
کی به تهران مهاجرت کردید؟
سال ۸۵٫
از تئاتر اخیرتان بگوئید (هم هوائی) از بازی در آن و چگونگی همکاری با این گروه؟
چند سال پیش تئاتری کار کرده بودم به نام متولد ۶۱ که کارگردان کار پیام
دهکردی بود و خانم ماهیان به دنبال چهره ای مثل من بود که شناخته شده باشد و
بازیگر تئاتر. فیلم تئاتر متولد ۶۱ به او پیشنهاد شده بود که ماهیان بازی
مرا دید و انتخابم کرد. نمایش نامه را برایم فرستادند؛ خوشم آمد و رفتم سر
کار. این طوری بود که همکاری با خانم ماهیان شروع شد.
از حضور زنان در عرصه تئاتر کشور بگوئید؛ آیا به نظرتان این سال ها بانوان
حضور پررنگ تری نداشتند و این که نقش زنان چقدر تاثیر گذار است ؟
من هیچ وقت اساسا در ذهنم به عنوان یک زن، آدم ها را تفکیک نمی کنم. یعنی
هیچ وقت قضیه برای من مرد و زنی نیست؛ ولی در جامعه هست. به شخصه در زندگی
هیچ وقت به این فکر نکردم که جنسیت من این هست و این سری از کارها را نمی
توانم انجام بدهم. اصولا به این فکر کردم که به عنوان عنصری از اجتماع یا
یک انسان، چه کارهائی می توانم انجام بدهم و بعد دست به انتخاب زدم.
این که زنان در عرصه تئاتر فعال اند؛ بله! خیلی از هنرمندان کشورمان که من
خیلی دوستشان دارم و به آنها احترام می گذارم؛ اتفاقا بازیگر تئاترند.
خوشحالم که توانستم در کنار افرادی چون ستاره اسکندری، الهام کردا، افسانه
ماهیان و مهین صدری و گروهش باشم که همه آنها اتفاقا خانم هستند.
روزی روی صحنه، خانم ماهیان و خانم صدری نویسنده ایستاده بودند؛ نگاه کردم
که خب؛ ما ۵ تا خانم ایم که داریم یه کار خوب انجام می دهیم و باعث افتخاره
که این کار داستانی به این درستی دارد و هم خیلی کار زنانه ای است. که
قطعا نمی توانیم منکر فکر و ایده زنانه در آن شویم. اگر قرار بود این کار
توسط کارگردانی مرد ارائه شود یا نویسنده آن آقا بود به هر ترتیب شکل
ماجرا تغییر می کرد.
به نظرتان چرا تئاتر کشورمان نتوانسته در عرصه بین الملل آنقدر که لایقش هست، حضور داشته باشد؟
ببینید؛ البته من خیلی با نظرتان موافق نیستم. به خاطر این که اصولا وقتی
تئاتری از ایران در جایی از دنیا مخصوصاً اروپا اجرا می شود، اتفاقا مخاطب
زیادی دارد. یک سری محدودیت هایی به هر حال به خاطر شرایط اجتماعی ما، در
تئاتر اتفاق می افتد. این از آن محدودیت هایی است که من به آن اعتقاد
ندارم. اگر اتفاقی جایی درست باشد نتیجه خوبش را می بینیم.
معتقدم؛ ما باید کارمان را درست انجام دهیم و اصولا به اما و اگرهایش فکر نکنیم و این که چه اتفاقی قرار است، بیفتد.
راجع به تئاترمان واقعا بی انصافی است؛ برای این که تئاترهای موفقی دارند
خارج از کشور اجرا می کنند. همین اواخر کار آقای امیررضا کوهستانی رفته بود
آلمان (اگر اشتباه نکنم). تعدادی از تماشاچیان بیرون در مانده بودند و جا
نداشتند و این یعنی؛ استقبال. به هر حال تئاتری های ما دارند به لفظ
عامیانه اش؛ به امید خدا کار می کنند یعنی بدون هیچ چشم داشت مالی ویژه ای.
به این صورت همیشه گروه ها رو پای خودشان می ایستند و خودشان از خودشان
حمایت می کنند و این یعنی؛ چیزی جز علاقه پشتش نیست.
البته اگر مدیریت و حمایت و خیلی چیز های دیگر دست به دست هم بدهد، معتقدم؛ که تئاتر ما حرف برای گفتن دارد.
سارا بهرامی, سارا بهرامی و همسرش, اینستاگرام سارا بهرامی
برای سر و سامان دادن به وضعیت هنرمندان تئاتر مخصوصا تئاتر شهرستان چه پیشنهادی می دهید؟
ببینید؛ من خودم چون از شهرستان شروع کردم وضعیت بچه ها و کمبودهایشان را
حس می کنم. اولا؛ بزرگترین ضربه را ما از مدیریت داریم می خوریم. به نظر من
اگر یک مدیر با تدبیر بالای سرتئاتر باشد، قطعا می شود تئاتر شهرستان ها
را نجات داد. در تهرانش در بهترین سالن ها هم که کار کنی، حتی از نظر مالی
در مضیغه ای، از نظر برنامه ریزی؛ خیلی جاها برنامه گروه را به هم می ریزند
و شما نمی دانی واقعا ۶ ماه زحمتت قرار است چه نتیجه ای داشته باشد. چه
برسد به این که بخواهی در شهرستان کار کنی. اما این ماجرا بوده و هست. من
می گویم برای کار کردن مهم ترین چیز انگیزه است و چقدر یک فرد باید انگیزش
قوی باشد که هنوز با وجود این همه مشکل بگوید” من می خواهم کار کنم”. این
که کجائی و چه کار می کنی مهم نیست، اصل این است که به هر حال ما دستمان را
بدهیم به هم و یا علی بگوییم و کار کنیم.
خانم بهرامی از چگونگی پیوستن به تیم آقای سامان بگویید.
این ماجرا را بار ها گفته ام.
کار سختی بود به هر حال؛ منظورم این بود که شما چطور فهمیدید این سریال دنبال بازیگر می گردد؟
من چند سال قبل در دفتر دیگری تست داده بودم. حدود چهار سال قبل از این
سریال. این تست موجود بود و آقای سامان دیده بودند و به این نتیجه رسیدند
که انتخابم کنند.
از پدر و مادرتان چطور یاد می کنید؟ آنها در نگرش و طرز فکر شما چه نقشی داشتند؟
قطعا بزرگترین حامی من آنها بودند. شاید اگر اصرار پدرم نبود (یعنی علاقه
داشتند که من این حرفه را دنبال کنم) نمی دانم واقعا این کار را ادامه می
دادم یا نه، دخیل بودند و حمایت کردند. ان شاالله که همیشه زنده باشند و
سایه آنها بالای سرم باشد. خدا را شکر می کنم که دست حمایت شان همیشه در
کنار من بوده است.
مهم افراد در زندگیتان چه کسانی هستند؟
خب؛ خانواده ام خیلی برایم مهم اند می توانم بگویم؛ خانواده ام.
شما اگر برگردید به عقب چطور زندگی می کنید؟ آیا باز هم تئاتر را انتخاب می کنید؟
من خیلی از زندگی ام راضی ام. این به این مفهوم نیست که همیشه در زندگی
خوشحالی و لبخند می زنی؛ نه! این به این مفهوم است که وقتی بر می گردم به
گذشته نگاه می کنم می بینم من تلاش خودم را کردم به این شکلی که همیشه در
زندگی به آن اعتقاد و علاقه داشتم و خوشحالم . حتما اگر بار دیگر به کودکی و
نوجوانی بر گردم که سرم خلوت تر از الان بود و خیلی وقت ها می گویم که
الان هم باید این کار را بکنم، این است که قطعا موسیقی را پی می گرفتم. چون
همیشه در زندگی ام کم بوده. پیانو؛ سازی است که خیلی به آن علاقه دارم.
این؛ تنها چیزاست، که البته می دانم هیچ وقت دیر نیست و اگر وقت داشته باشم
یاد می گیرم.
چه خبری خیلی خوشحال تان می کند؟
خیلی چیز ها خوشحالم می کند. سوال سختی است. اگر بخواهم خیلی بزرگ به آن
نگاه کنم، می توانم بگویم اگر الان به من بگویند می توانی بروی سفر دور
دنیا، حتما خیلی خوشحال می شوم. گاهی یک بعد از ظهر خوب می تواند حالی به
آدم بدهد که آدم از زندگی اش لذت ببرد؛ خیلی سخت نمی گیرم.
چه وقت هائی دلتان تنگ می شود؟
خیلی وقت ها. زندگی اجتماعی و خصوصی آدم جوری است که زمانی دلت می گیرد،
غصه هم می خوری، گریه هم می کنی.آن هم تعریف خودش را دارد و بخشی از زندگی
هست.
در حال حاضر مشغول خواندن چه کتابی هستید؟
بار هستی.
به خوانندگان پیشنهاد می کنید؟
بله، حتما.
در برنامه زنده رود گفته بودید که وقتی به آلبوم عکس آدم ها نگاه می کنید
خیلی بهتر می توانید آدم ها را بشناسید تا وقتی که با آنها صحبت می کنید.
چرا و چطور؟
عکس دیدن خیلی لذت بزرگی در زندگی من است. معتقدم؛ چشم های آدم ها خیلی خوب
حرف می زنند و تو وقتی به آنها نگاه می کنی می توانی خیلی چیز ها را درک
کنی. این؛ به این مفهوم نیست که من بتوانم توضیح بدهم که این آدم الان
خوشحال یا ناراحت است یا چیزی شبیه این. حسی، چیزی از آن چشم ها به تو
انتقال پیدا می کند. این خیلی حال من را به طور معجزه آسایی خوب می کند و
برایم جذاب است و کنجکاوی مرا سیراب می کند. اصولا مقوله عکس و عکاسی کردن
برایم جذاب است.
از “شبیه شیدائی” بگویید کی قرار است پخش شود؟
شبیه شیدائی یک فیلم ۹۰ دقیقه ای هست که با سرمایه شخصی هم ساخته شده و من
حتی با قطعیت نمی توانم بگویم این کار قراراست از تلویزیون پخش بشود یا
نشود و هنوز سرنوشتش معلوم نیست. کاری بود که کلا ۵۰ سکانس داشت و داستان
زنی بود که زندگی درون گرایی دارد.
سارا بهرامی, عکس جدید از سارا بهرامی / Sara Bahrami
چند تا اسم نام می برم آنها را در یک خط توصیف کنید:
مهناز افشار؛ یکی از آدم هایی بود که او را با قلب بزرگ دیدم. و همان چیزی
که همیشه راجع به مهناز افشار می گویند. به او احترام می گذارم. دوست
داشتنی است و طبع بزرگی دارد.
جلیل سامان؛ از آدمهایی است که هیچ وقت در زندگی اسمش را فراموش نمی کنم،
به خاطر این که کمکم کرد در حرفه ای که خیلی دوستش دارم بزرگترین قدمم را
بردارم. به شدت برایم محترم است. امیدوارم سال های سال باشد و من کار
کردنشان را ببینم.
شایسته ایرانی؛ یکی از بازیگر های خوبی که دلم می خواهد مجال کار کردن به
او بیشتر داده شود؛ به خاطر این که لیاقتش بیشتر از این هاست.
افسانه ماهیان؛ من اولین بار که دیدمش به او گفتم من همیشه فکر می کردم شما
خانمی بد اخلاق هستید که حتما کار کردن با او سخت است. مدیریت؛ در کار
کردن با خانم ماهیان برای من تفسیر شد. به معنای واقعی زن مدیری که می
تواند گروه را هدایت کند.
حامد کمیلی؛ خوشحالم که باهم کار کردیم و او تجربه اش را در اختیارم قرار داد.
سوتیتر: برای کار کردن مهم ترین چیز انگیزه است و چقدر یک فرد باید انگیزش
قوی باشد که هنوز با وجود این همه مشکل بگوید” من می خواهم کار کنم”. این
که کجائی و چه کار می کنی مهم نیست، اصل این است که به هر حال ما دستمان را
بدهیم به هم و یا علی بگوییم و کار کنیم.
تهیه و تنظیم : آریا پیکس / عکس