مرتضی حیدری متولد 27 خرداد ماه سال 1347 در تهران، مجری و خبرنگار تلویزیون و رادیو است و هم اکنون 49 سال سن دارد.
تحصیلات : وی فارغ التحصیل دکترای رشته مدیریت و فوق لیسانس فیزیوترابی از دانشگاه تهران است.
او یک برادر و سه خواهر نیز دارد.
وی اجرای برنامه های مهم تلویزیونی از جمله مناظرات انتخابات ریاست جمهوری و گفتگو ویژه خبری شبکه دو را بر عهده داشته است.
ازدواج و همسرش
مرتضی حیدری در سال 92 و در سن 45 سالگی ازدواج نمود . همسر وی زهره کاظمی است که در مقطع فوق تخصص سرطان زنان مشغول تحصیل هستند و توسط یکی از همکاران پزشک به وی معرفی شده است.
دکتر زهره کاظمی نیز با بیان این که اهل
استان سیستان و بلوچستان است گفت: خانم دکتر مظاهری که در یکی از دانشگاه
های فرانسه درس می خواندند و با آقای حیدری آشنایی داشتند ایشان را به من
معرفی کردند. خوشبختانه آقا مرتضی در کارهایم خیلی به من کمک می کند. چون
درس های من در حال حاضر خیلی سنگین است و مسوولیت هایم بیشتر شده است.
مادر مرتضی حیدری در درباره ازدواج فرزندش گفت: هر وقت به او گفتم که چرا ازدواج نمی کنی پاسخ داد من می خواهم تحصیلم را ادامه بدهم. شاید باورتان نشود؛ من به اندازه این اتاق گل و شیرینی در خانه مردم برده ام.
عکس همسر مرتضی حیدری
گفتگو و مصاحیه با مرتضی حیدری
بسیار خب،
از این موضوع هم بگذریم، آقای حیدری، در جایی گفتید از رانت شهرت و
ارتباطات خود برای دوستانتان استفاده نمیکنید، در مورد خودتان چطور، از
این رانت مثلاً برای انجام کارهای شخصیتان استفاده میکنید؟
فرض کنید خود شما الان قصد دارید بروید سفر
و به هر علتی، بلیت هم گیر نمیآید. اگر یک آشنایی در ایرانایر داشته
باشید، خداوکیلی به او زنگ میزنید یا نه؟ من میتوانم خیلی راحت به شما
بگویم که نخیر من اصلاً از کسی برای کارهای شخصیام، درخواستی نمیکنم؛ اما
دارم به شما واقعیت را عرض میکنم؛ اگر شما برای کاری بخواهید به شهرداری
بروید و یک آشنایی آنجا داشته باشید مسلم است اولین کاری که میکنید این
است که قبل از رفتن به او زنگ میزنید. این در جامعه ما امری طبیعی است. در
این مقیاس بله من از روابطم استفاه میکنم، ولی اینکه بروم پیش فلان وزیر
که مجوز فلان چیز را به من بده که به هیچکسی نمیدهد؛ اطمینان میدهم در
تمام عمر حرفهایام این کار را نکردهام؛ هرگز! چون به محض اینکه چنین
درخواستی را بدهم، بهتبع آن درخواستهایی از آن طرف خواهد آمد، آنوقت
باید دهانتان را ببندید. کسی میتواند حرف بزند که به قول معروف جایی بند
را آب نداده باشد!
این سؤالی که میپرسم به نوعی شروع بخش سوم مصاحبهمان است؛ شما به جز مجریگری کار اقتصادی دیگری هم میکنید؟
نه؛ من فقط مطب دارم و مجری تلویزیون هستم.
البته کار مشاوره و نویسندگی هم گاهی انجام میدهم. اما باید به یک نکته
تاکید کنم. به موجب قانون اساسی و قوانین عادی، هر شهروندی حق دارد در
چارچوب قانون و مقررات فعالیت اقتصادی کند. بنده هم به عنوان یک شهروند این
حق را دارم و این حق محفوظ است. اتفاقاً کار اقتصادی خیلی هم خوب است، هم
احتیاجات را برطرف میکند و هم ذهن انسان را فعال، پویا و منطقی میکند.
بنده هم مثل بقیه.
یعنی منبع درآمد دیگری ندارید؟
یک منبع درآمد خوب من که عملاً بخش
قابلملاحظهای از کل درآمد زندگی من است، حضور در مراسمها، سمینارها و
کنفرانسها به عنوان مجری است که میتوانم بگویم درآمد اصلی من به نوعی
همین است.x۴۲ سال.
نمونههای خارجی مشابه با برنامه خودتان که دنبال میکنید کدامها هستند؟
من برنامههای سباستین را خیلی دوست دارم،
یک زمانی هم برنامههای لری کینگ را خیلی دنبال میکردم، برنامههای
گفتوگوی بیبیسی انگلیسی را هم دنبال میکنم. کارهای اپرا هم خیلی دیدنی
است اگر چه جنس آن متفاوت است . هرچند که در یک سال و نیم اخیر به دلیل
مشغلههای کارِ رساله دکترایم اخیراً زیاد وقت نمیکنم این برنامهها را
دنبال کنم.
مجریهای شناخته شده تلویزیون در همه جای دنیا، دستمزدهای بالایی میگیرند، شما برای اجرای برنامهتان چقدر دستمزد میگیرید؟
برای هر برنامه هیچی! ما یک حقوق کارمندی
داریم که طبق نظام هماهنگ پرداخت کارکنان دولتی امسال فکر کنم خالص
دریافتیام ۴۵۰هزار تومان است، ولی فیش حقوقیام ۶۸۰ هزار تومان است. البته
آنها که به صورت برنامهای هم دستمزد میگیرند خیلی رقم بالایی دریافت
نمیکنند، متوسط پرداخت برای برنامههای سیاسی ۴۰ تا ۵۰ هزار تومان به ازای
هر برنامه است.
فکر میکنید مجریهای معروف خارجی هم سمینار و مراسمهای بیرون از تلویزیون اجرا میکنند؟
نه اصلا ، فکر نمیکنم، چون هم فضای کاری
آنجا متفاوت است و هم اینکه نیازی ندارند. چون برای اجراهایشان قراردادهای
۱۰ میلیون دلاری و حتی ۳۰ میلیون دلاری در سال میبندند.
شما هر وقت به خارج از کشور میروید اولین خبر این است که «حیدری از ایران رفت!»، واقعاً آنجا درس میخوانید؟
بله من چهار سال است که در دانشگاه بوردو
فرانسه دکترای مدیریت میخوانم که این هفته هم باید برای دفاع نهایی از
پایاننامهام میروم فرانسه و انشاله تمام میشود.
خودتان پایاننامهتان را نوشتهاید؟
بله اگر خدا قبول کند! (با خنده) این یک
سال و نیمی که همه کارهایم را تعطیل کردم، در حال کار روی آن بودهام. از
طرفی موضوع پایاننامه به گونهای است که قبلاً کمتر کار مشابهی آنهم با
این وسعت در این زمینه انجام شده است . دلیل آن هم روشن است چون اساساً
موضوع بسیار جدید است. موضوع پایان نامه من مطالعه مقایسه ای و ارزیابی علل
و نتایج «مزیتهای بانکداری اسلامی در برابر بانکداری سنتی در بحران اخیر
مالی جهانی» است که اتفاقا با استقبال خیلی زیادی هم روبرو شده است. موضوع
بسیار جذابی است و فوق العاه راضیام.
شما در یکی از برنامههای تلویزیون گفتید که ماشینتان پراید است، هنوز آن پراید را دارید؟
نه ندارم؛ آن برنامه مربوط به برنامه صندلی داغ سال ۸۱ بود.
میتوانم بپرسم در حال حاضر آن پراید با چه ماشینی جایگزین شده است؟
خب پراید را فروختم دیگر!
منظورم ماشینی است که الان دارید؟
من الان یک هیوندا دارم.
هیوندای ورنا؟!
نه هیوندای Ix۵۵ دارم، البته هیوندای ورنا هم قبلاً داشتهام.
اگر قیمتش را هم بگویید ممنون میشوم.
من خریدم ۷۲ میلیون، ولی الان فکر کنم بیشتر باشد.
شما منزل شخصی دارید؟
بله. بعد از ۱۰ سال پرداخت حق عضویت،
تعاونی مسکن صداوسیما یک آپارتمان به ما داد که دوستان و همکاران رفتند
ساکن شدند و من آن را اجاره دادم و با پول آن این ماشین را خریدم. چون دوست
ندارم همه فکر کنند من وضع مالیام خیلی خوب است.
پس منزل شخصی خودتان در حال حاضر کجاست؟
همین جا!
یعنی با مادرتان زندگی میکنید؟
بله، به قول معروف هنوز «وَرِ دل مامانم» زندگی میکنم!
یعنی ملک شخصی دیگری به اسم خودتان ندارید؟
چرا مطبم هست که مالکش خودم هستم.
در حال حاضر بزرگترین ضعف و یا مشکل این برنامه از نظر خودتان چیست؟ البته اگر قبول داشته باشید که ضعفی دارد!
مسلماً ضعفهایی دارد و حتی اگر نداشته
باشد باز جا برای ارتقاء دارد. من فکر میکنم مهمترین اتفاقی که باید در
برنامه گفتوگوی ویژ خبری بیافتد و در این یکی دو ماه اخیر هم مدیران ما
خیلی تلاش کردهاند که محقق شود، حفظ همان سه معیاری است که من خدمتتان عرض
کردم، یک مثال ساده برای شما میزنم؛ در اوج رقابتهای انتخابات سال ۸۸،
تکتک کاندیداها در برنامه ما حضور یافتند، همین افراد در مناظرهها هم
شرکت داشتند، من آمار ندارم اما به شما اطمینان میدهم میزان بیننده
مناظرهها حداقل ۱۰ برابر برنامه این کاندیداها در گفتوگوی ویژه بوده
است. این نشاندهنده نقش چالش در گفتوگو است. فرمول یک برنامه موفق،
کاملاً روشن است. گفتوگوی ویژه این ظرفیت را دارد که همیشه فتیلهاش را
بالا بکشد.
اما قبول دارید که فتیله چالشی بودن برنامه خیلی پایین کشیده شده است؟
مدتی اینطور بود ولی اخیراً و در ماههای
اخیر تلاش شده است که فضا به سوی چالشی بودن برگردد. حالا اینکه چقدر موفق
به این کار شویم نمیدانم.
حضور مرتضی حیدری در برنامه خندوانه و گفتگو با رامبد جوان در سال 96