شهروز ابراهیمی متولد 14 اردیبهشت ماه سال 1356 در تهران می باشد.
وی و دانشجوی انصرافی رشته تئاتر می
باشد.شهروز ابراهیمی از دوران نوجوانی هنگامی که در مقطع راهنمایی تحصیل می
کرده به بازیگری علاقه مند شده و در سال 78 با بازی در فیلم «آخر بازی»
ساخته «همایون اسعدیان» فعالیت خود در حرفه ی بازیگری را شروع نمود.
شهروز ابراهیمی, بیوگرافی شهروز ابراهیمی
شهروز ابراهیمی که حرفه اصلی اش بازیگری
است، یک دوره آموزش بازیگری را در هنرستان صدا و سیما گذراند. وی هم چنین
اجرا هم می کند و در شبکه جام جم برای ایرانی های مقیم خارج از کشور برنامه
اجرا نموده است.
وی تا کنون در سریالهای اولین شب آرامش,
کارآگاهان, مرگ تدریجی یک رویا, سال های مشروطه, عملیات ۱۲۵, روزهای زیبا،
لطفا دور نزنیم ، بی گناهان ، خانه بی پرنده ، کلاه پهلوی,دولت مخفی,جاده
چالوس و سریال ماه و پلنگ در نقش شاهرخ و فیلم های سینمایی اطراف آرامش, تیک،شبهای تهران و آخر بازی به ایفای نقش پرداخته است.
گفتگوی مجله ایده آل با شهروز ابراهیمی و مادرش
میزبان شهروز ابراهیمی و مادر دوست
داشتنیاش خانم اعظم عاشوری شدیم و با آنها درباره رمزورازهای رابطه
موفقشان، خاطرات مشترک گپی دوستانه داشتیم. شهروز ابراهیمی که با بازی در
سریال اولین شب آرامش خوش درخشید راه و رسم ارتباط موفق با خانواده را
برایتان بازگو میکند.
مدرن هستیم ولی سنتها را دوست داریم
عاشوری: رابطهام با شهروز و کلا فرزندانم
بسیار خوب است. اما شاید بتوانم بگویم این رابطه با شهروز بهتر از دیگر
فرزندانم است. شهروز درک بالایی از شرایط خانواده دارد و بسیار مهربان و
آرام است. البته بههرحال ما بهخاطر اختلاف نسلی که داریم گاهی دچار
اختلاف سلیقه هم میشویم. در این موارد شاید پسرم به زبان بگوید با من
موافق نیست اما در نهایت همیشه آن چه را که مورد قبول من خواست من است
میپذیرد.
شهروز ابراهیمی: بله دائم با هم کلنجار
میرویم. (می خندد) البته من از اینکه در مورد تمامی مسائل با مادرم صحبت
میکنم خوشحالم. با اینکه مدتی است مستقل زندگی میکنم اما هر لحظه ارتباط
بینمان وجود دارد و اصلا کمرنگ نشده است. اگر روزی با مادرم تماس نگیرم
نگران میشوند و خودشان تماس میگیرند. ما شاهد هستیم این روزها خیلی از
خانوادهها از هم بیخبر و بیاطلاع هستند اما در خانواده ما ارتباط عاطفی و
عمیقی وجود دارد.
همه حرفهایم را به مادرم میگویم
شهروز ابراهیمی: فکر میکنم این ارتباط گرم
و صمیمی بین ما و به خصوص من و مادرم بهخاطر علاقه و احترام دو طرفه است.
من فکر میکنم هر کسی در خانواده با یک نفر ارتباط صمیمانهتری دارد. من
با پدر عزیزم که فردی بسیار مهربان و روشنفکر هستند هم صمیمی هستم اما
حرفهای خصوصی و شخصیام را که شاید هرکسی نتواند با پدر و مادرش مطرح کند
به مادرم میگویم. خدا را شکر در جمع ما عشق و علاقه بین افراد خانواده
وجود دارد و منشا این عشق نیز مادرم هستند. مادرم از خیلی از سفرها و
تفریحات و خواستههایش بهخاطر ما صرف نظر میکند. البته ما دوست نداریم
اینطور باشد ولی خودشان ترجیح میدهند مدام در کنار خانواده باشند. خدا را
شکر پدر و مادرم مشکلی با هم ندارند اما تنها مشکلشان همین سفر است. پدرم
بهشدت اهل سفر هستند و دوست دارند با مادرم سفر بروند ولی مادر بدون ما
بچهها جایی نمیروند.
عاشوری: فرزندانم تمام زندگی من هستند.
همه خوشیام با آنهاست و بدون آنها احساس شادی نمیکنم. اگر بهترین جای
دنیا بروم ولی بچهها کنارم نباشند برایم بیارزش است. گاهی با همسر یا
دختر و دامادم به سفر میروم ولی بهترین سفرم سال گذشته بود که به شمال
کشور رفتیم، چراکه همه فرزندانم در کنارم بودند. اتفاقا بچهها متوجه حال
خوبم شدند و دامادم همیشه میگوید: «در هیچ سفری مادر تا این حد خوشحال و
راحت نبود.»
مادرم پسری است
شهروز ابراهیمی: گاهی با مادرم در شهرک محل
سکونتمان اکباتان قدم میزنیم. همینطور تمام خریدهایم با مادرم است و
حتی برای خرید لباس هم من همیشه از مادرم درخواست میکنم کنارم باشند.
وسایل خانهام را نیز تحت نظارت مادرم میخرم. البته ایشان به من جهیزیه
کامل دادهاند. (میخندد)
مادرم دوست دارند در سفرها کنارشان باشیم و
من هم سعی میکنم گاهی این اتفاق بیفتد. ضمن اینکه من همیشه به ایشان
اصرار میکنم با من به تئاتر یا سینما بیایند اما چون برادران دوقلویم در
خانه هستند مادرم بهخاطر آنها کمتر به قصد تفریح از خانه خارج میشوند.
مادرم ما پسرها را خیلی دوست دارد و بیشتر پسری است تا دختری. (میخندد)
خداوند را بهخاطر خانوادهام شکر میکنم
شهروز ابراهیمی: بزرگترین داشته زندگیام
پدر و مادر و خانوادهام هستند و هر روز خداوند را برای داشتنشان شکر
میکنم. حتی آرزو میکنم خدا از عمر من کاسته و به عمر مادرم بیفزاید. مگر
یک انسان جز آرامش در کنار خانواده چه چیزی میخواهد؟ من حتی بارها شرایط
زندگی در خارج از کشور برایم پیش آمده اما بهخاطر خانوادهام از رفتن
صرفنظر کردهام.
عاشوری: بزرگترین آرزوی هر مادری سعادت
فرزندانش است. قطعا اگر شهروز به خارج از کشور برود دلتنگ میشوم اما
بهخاطر خوشبختیاش میتوانم تحمل کنم اما فرزندانم نیز به همان اندازه که
من دوستشان دارم به من وابستهاند.
شهروز ابراهیمی و همسرش, ازدواج شهروز ابراهیمی
دوست دارم شهروز ازدواج کند
عاشوری: هرچند وابستگی ما بسیار زیاد است
اما من چندان موافق دخالت در زندگی فرزندانم نیستم. بسیار دوست دارم شهروز
تشکیل خانواده بدهد اما از آن مادرهایی نیستم که اگر پسرم ازدواج کند مرتب
به خانهشان بروم یا زنگ بزنم. البته قطعا نگرانیهای مادرانه خواهم داشت
اما این مورد را با دخالت مرتبط نمیدانم.
مورد توجه بودن بخشی از بازیگری است
شهروز ابراهیمی: کسی که وارد مقوله هنر و
به خصوص بازیگری میشود قطعا دوست دارد بیشتر دیده شود و کلا انسانها در
هر کاری که باشند از مورد توجه واقع شدن لذت میبرند. شهرت یکی از موارد
تفکیک ناپذیر بازیگری است و در مورد من هم صادق است. مردم اکثرا لطف دارند
ولی زمانی هم بوده که دوست داشتم شناخته نشوم. گاهی هم برخوردها شاید
چندان مناسب نباشد؛ مثلا ممکن است در کنار خانواده جایی باشیم و نوع برخورد
فردی طوری باشد که خودم و اطرافیانم دوست نداشته باشیم اما در نهایت آنچه
بیش از همه دیدهام لطف و محبت مردم بوده است.
عاشوری: من وقتی لطف مردم را به پسرم
میبینم خوشحال میشوم و خدا را شکر میکنم. بهنظرم بیش از شهرت این
محبوبیت است که اهمیت دارد و آن را برای پسرم در بین مردم آرزو میکنم.
برای خواسته هایم میجنگم
شهروز ابراهیمی: همیشه در کنار مادرم احساس
آرامش میکنم و حتی وقتی تصمیم گرفتم به شکل مستقل زندگی کنم خانهای را
نزدیک خانه مادر و پدرم انتخاب کردم تا مدام با آنها در ارتباط باشم.
امیدوارم خوانندگان مجله به اصطلاح عامیانه فکر نکنند من خیلی بچه ننه
هستم. (میخندد)
عاشوری: یکی از مشوقان اصلی مستقل شدن
شهروز خودم بودم چرا که معتقد بودم این استقلال به او کمک کرده و از
وابستگیاش به من کم میکند.
شهروز ابراهیمی: درست است که به خانوادهام
بسیار وابستهام اما آنها احساس خوب اعتماد به نفس را نیز به من دادهاند؛
طوری که اگر کاری را دوست داشته باشم یا به آن ایمان داشته باشم برای
انجامش تلاش کرده و حتی میجنگم؛ مثلا پدر و مادرم در ابتدا موافق ورودم به
دنیای بازیگری نبودند اما من برای این علاقه جنگیدم و زمانی که احساس
کردند دیگر تصمیمم را گرفتهام از من حمایت کردند.
عکس / شهروز ابراهیمی و مادرش