عکس جدید, عکس هنرمندن, عکسهای داغ هنرمندان, عکس روز

۲۱ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۶ ثبت شده است

بیوگرافی مهدی سلطانی و همسرش و دخترش

مهدی سلطانی ,بیوگرافی مهدی سلطانی ,عکس مهدی سلطانی

بیوگرافی و زندگینامه

مهدی سلطانی بازیگر سینما و تلویزیون ایران متولد سال 1350 در شیراز می باشد و 46 سال سن دارد.

تحصیلات :وی دارای مدرک دکترای تاتر از فرانسه می باشد.

مهدی سلطانی در حال حاضر عضو هیئت علمی و استادیار دانشکده هنرهای نمایشی و موسیقی پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران است.

وی فعالیت هنری و بازیگری خود را از سال 1374 با حضور در مجموعه کاراگاه ساخته حسن هدایت آغاز نمود.

آخرین حضور او در تلویزیون در سریال زیر پای مادر در نقش اسماعیل نفر می باشد.

ازدواج و همسرش

مهدی سلطانی چندین سال است که ازدواج کرده است و متاهل است و یک دختر به اسم روژا نیز دارد که سال 92 به دنیا آمد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

دانلود سریال عاشقانه قسمت هشتم 8

دانلود سریال عاشقانه قسمت هشتم 8 با لینک مستقیم و 4 کیفیت و رایگان

دانلود سریال ایرانی عاشقانه به کارگردانی منوچهر هادی و با حضور ستاره ها سینما

تاریخ پخش این قسمت از آریا پیکس به صورت قانونی : 27 اردیبهشت

سریال عاشقانه قسمت هشتم

در قسمت هفتم دیدم که : هدیه از دست محمود فرار کرده بود و محمود را در خانه حبس نموده بود . از آن طرف سهیل با دعوت از دوستانش و همسرش پگاه در یک رستوران به صورت غافلگیر کننده از پگاه درخواست طلاق و جدایی نمود و …

جهت دریافت لینک دانلود حتما در کانال تلگرام ما عضو شوید : ariapix@

آنچه در قسمت 8 خواهید دید – دانلود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

ساعت پخش سریالهای رمضان 96

صدا و سیما برای ایام ماه مبارک رمضان امسال 3 سریال را تدارک دیده است که قرار است از شبکه های تلویزیون پخش گردد.

بنابراین پخش این سریال ها از تاریخ 6 خرداد 96 آغاز میگردد.

ساعت پخش سریال های رمضان ۹۶

شبکه یک سریال زیر پای مادر را برای پخش انتخاب کرده است . این سریال هر شب ساعت 22 روی آنتن می رود و تکرار آن روز بعد در ساعت 3 بامداد و 3 ظهر پخش میگردد.

زمان پخش سریال های رمضان 96

سریال سر دلبران از شبکه دو هر شب ساعت 21:30 پخش میگردد و تکرار آن روز بعد ساعت 12:30 و 16:30 ظهر پخش میگردد.

  ساعت پخش سریال ها در ماه رمضان

سریال نفس نیز عنوان سریال رمضانی شبکه سه می باشد که این مجموعه هر شب بعد از اذان مغرب ساعت 20:45 دقیقه پخش میگردد و تکرار آن روز بعد ساعت 10 صبح و 14:30 ظهر پخش خواهد گردید.

ساعت پخش سریالهای رمضان 96

معرفی سریالهای رمضان 96

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

آتیلا پسیانی و همسر +بیوگرافی اش

آتیلا پسیانی

بیوگرافی و زندگینامه

آتیلا پسیانی بازیگر سینما و تلویزیون متولد 1336 در تهران می باشد.

تحصیلات :پسیانی دارای مدرک لیسانس کارگردانی و بازیگری تاتر از دانشگاه هنر های زیبا می باشد.

وی فعالیت و بازیگری هنری خود را از سال 1362 با بازی در فیلم مرگ سفید ساخته حسین زندباف آغاز نمود. 

وی با سریال گمگشته در سال 80 به کارگردانی رامبد جوان به خوبی شناخته شد.

وی یکی از پرکارترین بازیگران سینما و تلویزیون می باشد و کارنامه کاری بزرگی دارد.

همسر آتیلا پسیانی 

بیوگرافی فاطمه نقوی

همسر آتیلا پسیانی فاطمه نقوی که او هم بازیگران است می باشد وی متولد سال 1333 می باشد.

 او لیسانس روان شناسی کودک از مدرسه عالی شمیران سال 1355 است. بازی در تئاتر را از سال 1356 و حضور جلوی دوربین را از سال 1357 با فیلم کوتاه «سکوت و سلام»، همکاری «شاهرخ غیاثی» تجربه کرد و همینطور بازی در سینما را از سال 1360 با «عفریت»، همکاری «فرشید فلک نازی» شروع کرد.

آنها یک دختر به نام ستاره پسیانی نیز دارند که او هم راه بازیگری را در پیش گرفته است.

مادر آتیلا پسیانی 

آتیلا پسیانی فرزند جمیله شیخی می باشد.

ستاره پسیانی دختر آتیلا پسیانی

ستاره پسیانی دختر آتیلا پسیانی / عکس

گفتگو با آتیلا پسیانی

همیشه برایم جالب بود که آتیلا پسیانی که ریشه‌اش در کارگاه نمایش است، بازیگری را از کجا یاد گرفته؟ آیا ریشه بازیگری شما هم از کارگاه نمایش است؟

 قطعا همین‌طور است. برای اینکه ما در کارگاه نمایش زمان‌های خیلی زیادی را با تئاتر سر می‌کردیم. حالت کارمندی را نداشتیم که هفت، هشت ساعت سر کار باشد و بعد برود. حتی این‌جور هم نبود که فقط نمایشی را تمرین کنیم، بلکه، چه در حالت تولیدکردن نمایشی بودیم، چه نبودیم، همیشه تمریناتمان جاری و ساری بود و مرتب کار بدنی و موسیقی می‌کردیم. همه کارهایی که به شکل مستقیم و غیرمستقیم به بازیگری ربط پیدا می‌کرد را انجام می‌دادیم و ساعت‌های بی‌پایان گفت‌وگوهایی داشتیم درباره تمامی پیشنهاداتی که از بسیاری از آدم‌هایی که بازیگری را می‌شناختند به ما می‌شد برای اینکه فلان نمایش یا فیلم را ببینیم. در کنار اینها، چه در کارگاه نمایش و چه زمانی که از طریق کارگاه نمایش در جشن هنر شیراز شرکت می‌کردیم، ورک‌شاپ‌های فراوانی هم با هنرمندان خارجی که بهترین‌های زمان خودشان بودند داشتیم.

‌چیزی که از کارگاه نمایش به ما می‌رسد و رابطه آتیلا پسیانی با کارگاه نمایش را بیشتر از این زاویه می‌شناسیم، به‌نوعی رویکرد یا روش برخوردی با تئاتر دارد؛ یعنی روشی که بعدها در ادامه در بروشورهایتان به‌عنوان تئاتر تجربی از آن یاد می‌کنید و بارها تأکید کرده‌اید که ریشه‌اش را از کارگاه نمایش می‌گیرید.

همچنان برایم روشن نمی‌شود که آیا نسبتی بین بازیگری‌ای که شما یاد گرفتید با آن رویکردی که در کارگاه نمایش نسبت به تئاتر وجود دارد، هست؟ بعدها آتیلا پسیانی را در مقام کارگردانی که خاستگاهش کارگاه نمایش است به‌خوبی درک می‌کنم، اما در بازیگری همچنان برایم مبهم است که آیا به رویکرد مشخص کارگاه نمایش مربوط است یا به آموزه‌هایی که ممکن است اگر در کارگاه نمایش هم نبودید، فرا بگیرید؟

درواقع جواب هر دو سؤال تو مثبت است و در هر دو وجود دارد. آن چیزی که من می‌گویم از کارگاه نمایش آمده، به‌خاطر این است که کارگاه نمایش، محیطی بود که بازیگر، کارگردان و حتی نویسنده را بسیار آماده می‌کرد برای اینکه یک‌جور فولاد آبدیده شود تا همه‌جور تجربیات در آن اتفاق بیفتد. چون نفس تجربه‌کردن مهم بود. حتی تجربه بازی‌های رئالیستی را داشتیم، منتها این یک شیوه تجربی بود و الزاما همه بازی‌هایمان به‌عنوان بازیگری غیرمتعارف یا بازیگری خارج از محدودیت‌های بازیگری همیشه نبود و بعضی‌وقت‌ها هم خیلی برخورد رئالیستی یا ناتورالیستی بود، اما در قالب شکل‌گیری تجربی که روند تمرین‌های کار ایجاب می‌کرد.

یادم است چندی پیش اتفاقا یکی از دوستان بازیگرمان به من گفت تمریناتی به من بگو که بتوانم بازیگر تئاتر تجربی شوم تا تو بتوانی با من کار کنی! گفتم ما اصلا بازیگر تئاتر تجربی نداریم و اصلا چنین چیزی وجود ندارد؛ یعنی مادر نوع تربیت نمایشی‌اش کاملا جدا از تئاتر تجربی بود، ولی در تئاتر تجربی من یک‌بار آمده و بازی کرده است. قالب بازیگری‌اش را هم من به هم نریختم، ولی از همان قالب بازیگری در نوع تجربی خودم استفاده کردم. بنابراین نمی‌توانم بگویم که الزاما بازیگری تئاتر تجربی یک بازیگری غیرمتعارف است چون در بعضی‌جاها هست و در بعضی‌جاها نیست. تمام تعلیماتی که ما به‌عنوان آرتیست در کارگاه نمایش می‌گرفتیم، رسوب‌های بسیار مهم و عمیقی در ذهن ما نسبت به بازیگری داشت و به‌همین‌دلیل من هیچ‌وقت درباره کارگاه نمایش تصور نمی‌کنم که کارگاه نمایش محلی بود برای تمرین تئاتر، بلکه به نظرم می‌آید کارگاه نمایش محلی بود برای پیشبرد یک‌جور نهضت نمایشی.

آتیلا پسیانی و همسرش

این در جاهایی خودش را بروز می‌دهد؛ یعنی بدون اینکه من بخواهم یکباره در جایی بروز پیدا می‌کند؛ مثلا درحال‌حاضر در نمایش «باغبان مرگ» بازی می‌کنم و لحظاتی هست که حس می‌کنم این کاری که با پایم می‌کنم یا نگاهی که می‌کنم، چقدر برایم باستانی است. نمی‌دانم از کجا آورده‌ام و پیدایش می‌کنم بی‌اینکه بدانم از کجاست، اما به‌هر‌حال تجربیات تمام سال‌ها هم در این قضیه تأثیر دارد و این دیگر فقط به کارگاه نمایش ربط ندارد و می‌توانید کارگاه نمایش را به‌عنوان یک پایه در نظر بگیرید که روی این پایه آجرهای دیگری هم چیده و تبدیل به تجربه حدودا ۵٠ساله‌ای شده چون من الان درست ۴٩ سال است که کار بازیگری می‌کنم.

نزدیک به نیم‌قرن است که این تجربه وجود دارد. حتی بسیاری مواقع درباره‌اش تصمیم نمی‌گیرم و حتی به آن فکر نمی‌کنم. فقط کلیدی را از نقش پیدا می‌کنم و خودبه‌خود در آن جاری می‌شوم. حالا بعضی‌وقت‌ها درست و گاهی هم به‌غلط. عین رانندگی که بعد از مدتی، در هنگام تعویض دنده به آن فکر نمی‌کنید و خودش عوض می‌شود؛ یعنی به این فکر نمی‌کنید که به‌سرعت ۴٠ که می‌رسید، به دنده سه بروید، بلکه خودبه‌خود اتفاق می‌افتد. تو، موتور، دنده، خیابان و همه‌چیز با همدیگر به طوری عجین می‌شوید که تمام این اتفاقات می‌افتد.

مدیوم‌ها که تعویض می‌شود، باز همان مکانیسم اتفاق می‌افتد؟

بله، در تغییر مدیوم‌ها هم باز همان اتفاق می‌افتد؛ یعنی من در تمام این سال‌ها همه‌جور کارگردانی را با همه‌جور خاستگاه نسبت به چیزی که دارند تولید می‌کنند، چه در کار تصویر و چه در کار صحنه دیده‌ام و همیشه هم سعی کرده‌ام که با کارگردان کاملا عجین باشم و او را قبل از نقش کشف کنم. چون این برایم خیلی مهم است که کارگردان را قبل از نقش کشف کنم. کشف کنم و بدانم که چرا من را برای این نقش انتخاب کرده؟ بفهمم چه نقاط مشترکی بین من و این نقش وجود دارد که بتوانم آنها را تربیت کنم.
‌چند سال پیش که «باغبان مرگ» را در سالن شمس مؤسسه اکو دیدم، یک تأثیری از بازی آتیلا پسیانی در ذهنم ماند. با اینکه بارها در اجراهای خودتان معمولا شما را روی صحنه دیده بودم و شاید در یکی، دو تا اجرای دیگر هم که تعدادش محدود بوده؛ البته فکر کنم با کارگردان‌های زیادی در تئاتر کار نکرده‌اید… .

خوشبختانه با اکثر کارگردان‌هایی که دوست داشتم کار کردم؛ فقط تو و رضا ثروتی مانده‌اید! با شما دو تا هم کار کنم، دیگر هیچ آرزویی در تئاتر ایران ندارم.

عکس آتیلا پسیانی

اینستاگرام آتیلا پسیانی : instagram / atilapesyani

خانواده آتیلا پسیانی

فیلم های سینمایی آتیلا پسیانی 

بی‌حساب (۱۳۹۵)

آشوب (۱۳۹۴)

نگار (۱۳۹۴)

کارگر ساده نیازمندیم (۱۳۹۴)

نقش نگار (۱۳۹۴)

آخرین بار کی سحر را دیدی؟ (۱۳۹۴)

دلبری (۱۳۹۴)

سیانور (۱۳۹۴)

نیمه شب اتفاق افتاد (۱۳۹۴)

آتش‌بس ۲ (۱۳۹۳)

مستانه (۱۳۹۳)

نازنین (۱۳۹۲)

هیچ کجا هیچ‌کس (۱۳۹۱)

زندگی خصوصی (۱۳۹۰) (حضور افتخاری)

پل چوبی (۱۳۹۰)

تلفن همراه رئیس جمهور (۱۳۹۰)

یک عاشقانه ساده (۱۳۹۰)

در امتداد شهر (۱۳۸۹)

سوت پایان (۱۳۸۹)

نقطه بی بازگشت (۱۳۸۸)

از رئیس‌جمهور پاداش نگیرید (۱۳۸۷)

دوزخ، برزخ، بهشت (۱۳۸۷)

سفر مرگ (۱۳۸۷)

صداها (۱۳۸۷)

فرزند صبح (۱۳۸۷)

موش (۱۳۸۷)

یک وجب از آسمان (۱۳۸۷)

سه زن (۱۳۸۵)

حس پنهان (۱۳۸۵)

سایه (۱۳۸۵)

فرزند صبح (۱۳۸۵)

آتش‌بس (۱۳۸۴)

چه کسی امیر را کشت؟ (۱۳۸۴)

شبانه (۱۳۸۴)

عروسک فرنگی (۱۳۸۴)

کارگران مشغول کارند (۱۳۸۴)

اسپاگتی در هشت دقیقه (۱۳۸۳)

جایی برای زندگی (۱۳۸۳)

مجردها (۱۳۸۳)

برگ برنده (۱۳۸۲)

کما (۱۳۸۲)

گاهی به آسمان نگاه کن (۱۳۸۱)

گاوخونی (۱۳۸۱)

سفر به فردا (۱۳۸۰)

شام آخر (۱۳۸۰)

نیمه پنهان (۱۳۸۰)

آب و آتش (۱۳۷۹)

آواز قو (۱۳۷۹)

ابر و خورشید (۱۳۷۹)

نسل سوخته (۱۳۷۸)

دو زن (۱۳۷۷)

هیوا (۱۳۷۷)

قاعده بازی (۱۳۷۶)

هفت سنگ (۱۳۷۶)

عقرب (۱۳۷۵)

دیپلمات (۱۳۷۴)

شیخ مفید (۱۳۷۴)

در کمال خونسردی (فیلم ۱۳۷۳) (۱۳۷۳)

روز شیطان (۱۳۷۳)

خاکستر سبز (۱۳۷۲)

مسافران (۱۳۷۰)

دو فیلم با یک بلیت (۱۳۶۹)

راز خنجر (۱۳۶۹)

پرواز پنجم ژوئن (۱۳۶۸)

کشتی آنجلیکا (۱۳۶۷)

طلسم (۱۳۶۵)

مرگ سفید (۱۳۶۲)

بیوگرافی آتیلا پسیانی ,مذهب اتیلا پسیانی

سریال های آتیلا پسیانی 

زیر پای مادر (1396)

آرام میگیریم(۱۳۹۵)

کشیک قلب (١٣٩۵)

آسمان من (۱۳۹۴)

بزم آخر (۱۳۹۴)

پرده‌نشین (۱۳۹۳)

انقلاب زیبا (۱۳۹۳)

مدینه (۱۳۹۳)

بین خومون بمونه (۱۳۹۳)

مادرانه (۱۳۹۲)

یه تیکه زمین (۱۳۹۱)

دیوار (۱۳۹۱)

خداحافظ بچه (۱۳۹۱)

زیر هشت (۱۳۸۹)

چاردیواری (۱۳۸۸)

رستگاران (۱۳۸۸)

تله‌فیلم «اخراجی» (۱۳۸۶)

راه بی‌پایان (۱۳۸۶)

زیر تیغ (۱۳۸۵)

آخرین گناه (۱۳۸۵)

اولین شب آرامش (۱۳۸۵)

عشق گمشده (۱۳۸۳)

گم‌گشته (۱۳۸۰)

مرگ در سکوت (۱۳۷۸–۱۳۷۷)

شرکت (۱۳۷۷–۱۳۷۶)

هفت‌سنگ (۱۳۷۷–۱۳۷۶)

سیمرغ[۵] (۱۳۷۵)

خانواده رضایت (۱۳۷۴)

آپارتمان (۱۳۷۲–۱۳۷۱)

فراموشخانه (فراماسونری) (۱۳۷۰)

تله‌تئاتر «مبارزان کازبا» (۱۳۶۴)

محله برو بیا (۱۳۶۳)

محله بهداشت (۱۳۶۳)

ماه‌پنهان است (۱۳۶۲)

لحظه (۱۳۵۶)

atila pesyani

تئاتر های آتیلا پسیانی 

کارگردانی و بازی در نمایش «باغ آلبالو»؛ ۱۳۹۴

کارگردانی نمایش «عرق خورشید ٬اشک ماه»؛ ۱۳۹۲

کارگردانی نمایش «مخمل آبی»؛ ۱۳۹۲

کارگردانی نمایش «متابولیک»؛ ۱۳۸۷

کارگردانی نمایشنامه‌خوانی «کلاغ و دوچرخه»؛ ۱۳۸۳

کارگردانی نمایشنامه‌خوانی «غلیظ مثل عسل»؛ ۱۳۸۲

کارگردانی نمایش «نجوای خاک»؛ ۱۳۸۲

کارگردانی نمایش «کالیگولا شاعر خشونت»؛ ۱۳۸۲

کارگردانی نمایش «بحرالغرایب»؛ ۱۳۸۲

کارگردانی نمایش «بازی در گالری»؛ ۱۳۸۱

کارگردانی نمایش «بسه دیگه خفه شو»؛ ۱۳۸۱

کارگردانی نمایش «گنگ خواب دیده»؛ ۱۳۷۹

کارگردانی نمایش «قهوهٔ قجری»؛ ۱۳۷۹

کارگردانی نمایش «درد دل با سگ»؛ ۱۳۷۹

کارگردانی نمایش «رستخیز»؛ ۱۳۷۸

کارگردانی نمایش «تبار خون»؛ ۱۳۷۷

کارگردانی نمایش «برف سبز»؛ ۱۳۷۷

کارگردانی نمایش «اینم از این»؛ ۱۳۷۶

کارگردانی نمایش «آبی که مار می‌خورد، زهر می‌شود»؛ ۱۳۷۵

کارگردانی نمایش «آبی که گاو می‌خورد، شیر می‌شود»؛ ۱۳۷۵

کارگردانی نمایش «بودن یا نبودن»؛ ۱۳۷۳

کارگردانی نمایش «فاطمه عنبر»؛ ۱۳۷۳

کارگردانی نمایش «بودن یا نبودن»؛ ۱۳۷۲

کارگردانی نمایش «آئورا»؛ ۱۳۷۲

کارگردانی نمایش «آئورا»؛ ۱۳۷۰

کارگردانی نمایش «مجلس تقلید هفت‌خوان»؛ ۱۳۶۹

کارگردانی نمایش «ارکستر زنان آشویتس»؛ ۱۳۶۸

کارگردانی نمایشنامه‌خوانی «هرامسا» ۷۰۹/۷۰۵؛ ۱۳۶۸

بیوگرافی آتیلا پسیانی و همسرش و دخترش + عکسها و گفتگو

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

مجید واشقانی و همسرش +بیوگرافی

مجید واشقانی

بیوگرافی و زندگینامه 

مجید واشقانی بازیگر سینما و تلویزیون متولد 6 خرداد 1359 در تهران می باشد و 37 سال سن دارد.

تحصیلات :واشقانی دارای مدرک لیسانس متالوژی می باشد. 

اولین حضور وی در قاب تلویزیون مربوط به سال 1390 می باشد که در آن سال واشقانی در سریال مسیر انحرافی ایفای نقش نمود و بعد از آن شاهد حضور او در سریال های مختلف بودیم.

نکته جالب اینجاست بیشتر نقش هایی که تاکنون بازی کرده است در نقش مامور پلیس بوده است.

ازدواج و همسرش

مجید واشقانی تاکنون ازدواج نکرده است و مجرد می باشد.

ویدویی از گفتگو مجید واشقانی با مهران مدیری :  سال پیش عاشق شدم اما ازدواج نکردم

گفتگو و مصاحبه با مجید واشقانی 

برای چندمین بار است که نقش پلیس را بازی می‌کنید؟

سومین بار. هفت سریال کار کرده‌ام که سه مجموعه آن پلیسی بوده است؛ ماتادور، انقلاب زیبا و میکائیل. شاید این تعداد به نسبت کل کارهایم زیاد باشد. بخشی از این انتخاب‌ها اتفاقی است، اما هر کدام هم دلیل خاص خودش را داشته. در ماتادور برای اولین بار نقش پلیس را بازی کردم آن هم در کنار بازیگران مطرحی همچون پولاد کیمیایی و سام درخشانی. کارگردان که داستان سریال را برایم تعریف کرد، جذاب به نظر ‌آمد.

نقش پلیس سریال ماتادور تمام ویژگی‌های لازم برای جذب و ترغیب یک بازیگر برای ایفای آن را داشت. با بهرنگ توفیقی، کارگردان سریال انقلاب زیبا دوست بودم و دوست داشتم با تهیه‌کننده‌ای مانند رامین عباسی‌زاده هم کار کنم. دیدم که این یک پلیس متفاوت است با آنی که در ماتادور بازی کرده بودم. حضور سعید نعمت‌الله و سیروس مقدم در هر اثر باعث می‌شود که نتوانی به پیشنهادشان «نه» بگویی، به همین دلیل پلیس سریال میکائیل هم شدم. اگر این انتقاد بر من وارد شود که واشقانی دارد خودش را تکرار می‌کند، از اساس نمی‌پذیرم. اصولا تعریفم از تکرار این نیست که مثلا یک بازیگر اگر چهار بار نقش پلیس را بازی کند، خودش را تکرار کرده است.

بیوگرافی مجید واشقانی

تفاوت پلیس سریال میکائیل با دیگر پلیس‌هایی که بازی کرده بودید، در چه بود؟

من سه بار پلیس شدم. پلیس ماتادور عملیاتی بود و کارشناس سایبر و درگیر مسائل امنیتی هم می‌شد. پلیس انقلاب زیبا اما یک کارآگاه اداره آگاهی در دایره قتل بود که درگیر یک پرونده می‌شد. پلیس میکائیل اما در کلانتری فعالیت دارد که با یک‌سری اتفاقات و جرایم منطقه‌ای دست و پنجه نرم می‌کند. این سه پلیس چه از منظر تعریف سازمانی و چه از لحاظ شخصیتی تعاریف متفاوتی دارند. فقط اسم‌شان پلیس است، اما هر کدام به لحاظ موقعیت جغرافیایی، تعریف شخصیتی و چالش‌های در پیش‌رو تفاوت‌های اساسی دارند. نگاهی کارشناسانه و منصفانه به این سه پلیس نشان خواهد داد که من هریک را متفاوت بازی کرده‌ام.

چگونه شد که پلیس سریال سیروس مقدم شدید؟

تازه سریال انقلاب زیبا پخش شده بود که پیشنهاد میکائیل از راه رسید. همزمان یک پیشنهاد دیگر هم داشتم. همان روزی که برای میکائیل قرارداد بستم، قرار بود برای آن سریال هم مذاکره کنم، اما تصمیم گرفتم که با مقدم و نعمت‌الله همکاری کنم. طی گفت‌وگویی که با نعمت‌الله داشتیم، او گفت که پلیس میکائیل با پلیس‌های قبلی تفاوت‌های اساسی دارد. از آن گذشته پیش از این هم دو مرتبه با سیروس مقدم همکاری کرده بودم و به کارش اعتقاد داشتم.

ژانر دلخواه و مورد علاقه خودتان؟

کمدی را واقعا دوست دارم.

عکس مجید واشقانی

تا به امروز تجربه‌اش هم کرده‌اید؟

بله، سریال «مسیر انحرافی».

همان سریال که کار بازیگری‌تان را هم با آن آغاز کردید؟

بله.

دوست دارید بیشتر چه نقش‌هایی به شما پیشنهاد شود؟

حضور یک‌سری از تهیه‌کنندگان، کارگردانان و بازیگران باعث می‌شود که یک اثر پربیننده شود. مردم ما خیلی خوب این آدم‌ها را می‌شناسند. پس در وهله اول، بازیگر باید از طرف یک کارگردان خوب و عواملی حرفه‌ای به همکاری دعوت شود. یک نویسنده یا کارگردان می‌تواند روی همه شخصیت‌ها اثر بگذارد، اما این‌که من دوست دارم چه نقش‌هایی را بازی کنم، بحث دیگری است. نمی‌خواهم مساله طول و عرض یک نقش را پیش بکشم، به نظرم شعاری به نظر می‌رسد. از میان شخصیت‌های اصلی یک فیلم یا سریال بعضی می‌توانند باخاصیت باشند و برخی دیگر نه. اگر قرار است نقش منفی هم بازی کنم، نوع منفی بودنش برایم مهم است. من در سریال «هوش سیاه» نقش منفی داشتم، الان هم در سریال «آمین» نقش منفی بازی می‌کنم، اما نقش منفی‌ای‌ بازی می‌کنم که برای مردم دوست‌داشتنی باشد

. اگر منفی منفور پیشنهاد شود، بازی نمی‌کنم. تشخیص مثبت یا منفی بودنش هم با خودم است. اگر هم قرار است نقشم مثبت باشد، مردم باید آن را دوست داشته باشند. اگر مثبت لوس باشد، بازی نمی‌کنم. در این صورت بازیگر در میان دیگر همکارانش گم می‌شود. یک رقابتی بین بازیگران وجود دارد که من همیشه اسمش را می‌گذارم یک رقابت سالم برای گرفتن نقش‌های متفاوت. در این رقابت اگر انتخاب‌های اولیه‌تان اشتباه باشد، همان اول کار 50 قدم از همکارانت عقب‌تر هستی. من در مسیر انحرافی ممکن بود میان آن همه کمدین گم شوم و دیده نشوم. در هوش سیاه هم ممکن بود این اتفاق بیفتد. در ماتادور هم نقش من در میان چند ستاره سریال می‌توانست دیده نشود. نقش باید یک خاصیتی داشته باشد و بتواند بازیگر را نجات دهد. من همیشه سعی می‌کنم در یک سریال با یکی دو سکانس خوب خودم را نجات دهم. بازیگر با دو سکانس متفاوت می‌تواند خودش را محک بزند که توانسته‌ از پس نقش بربیاید یا خیر.

در ماتادور فقط یک سکانس وجود داشت که این امکان را به من می‌داد. قرار نیست این فرصت در طول یک سریال تکرار شود. بسیاری از صحنه‌های یک اثر گذرا و برای روایت داستان است. سکانس‌هایی هم هست که کاملا در دست بازیگر است و این توانایی و قدرت انتخاب را به او می‌دهد که چه چیزی را به بیننده ارائه کند. این برای خود بازیگر هم یک معیار است که ببیند واقعا این کاره است یا به اشتباه برخورده و وارد این وادی شده.

مجید واشقانی

برنامه‌تان برای آینده چیست؟

درست بعد از میکائیل، آمین را کار کردم. این سریال هم پلیسی است، اما من نقش متفاوتی دارم. نقش خوبی است و خیلی دوستش دارم. از آن منفی‌هایی است که وقتی بازی‌اش می‌کردم واقعا لذت می‌بردم و مطمئن هستم که بیننده هم لذت خواهد برد.

حضور و فعالیت در سینما چه جایگاهی در آینده کاری شما دارد؟

سینما یا تلویزیون فرقی ندارد. من در تعداد زیادی تله‌فیلم و سریال کار کرده‌ام که در میان آنها هم کار خوب هست و هم بد، ولی این‌که مثلا باید و حتما وارد سینما شوم، خیلی دغدغه‌ام نیست؛ یعنی عجله‌ای برای ستاره شدن ندارم، ولی عجله دارم که خودم را به عنوان یک بازیگر تثبیت کنم. این‌که بگویند مجید واشقانی بازیگر خوبی است، برایم خیلی مهم‌تر به نظر می‌رسد.

نگران نیستید که در نقش پلیس کلیشه شوید؟

نه، اگر صد بار دیگر نقش پلیس را بازی کنم، متفاوت خواهد بود.

بیشتر بحث پیشنهاد را می‌کنم و این‌که فقط پیشنهاد کارهای پلیسی به شما ارائه شود، از آنجا با این نقش‌ها شناخته شده و کارگردانان حاضر نباشند، ریسک واگذاری شخصیت‌های متفاوت را به مجید واشقانی بپذیرند.

این دغدغه را دارم که با نقش‌های متفاوت خودم را محک بزنم. الان که خیلی اصرار دارم که در یک کار کمدی بازی کنم، اما پیشنهاداتی که رسیده چندان‌ چشمگیر نیست، روی کمدی حساس‌ترم.

مطمئن هستم که کلیشه نمی‌شوم. فعلا نیاز داشتم که خودم را به عنوان یک بازیگر معرفی و تثبیت کنم. این مساله برایم مهم‌تر بود تا رسیدن به مرز کلیشه. احساس می‌کنم با کلیشه شدن فاصله دارم. یک بازیگر در ابتدای راه نیاز دارد که خودش را معرفی کند و بشناساند. من با هفت سریال و 12 تله‌فیلم در سه سال و نقش‌های متفاوتی که در این آثار داشته‌ام، تلاش کردم خودم را معرفی کنم و گمان دارم این اتفاق هم افتاده باشد. هفت سریال یک بازیگر را کلیشه نمی‌کند، اما می‌تواند معرفی کند. با این حال از این به بعد در مورد مساله‌ای که شما در پرسشتان مطرح کردید، بیشتر فکر می‌کنم تا کلیشه نشوم.

مجید واشقانی و همسرش

سریالهای مجید واشقانی 

زیر پای مادر (1396)
دیوار شیشه ای (1395)

آمین
میکائیل
انقلاب زیبا

ماتادور
کمین
مرز آفتاب

هشدار پلیس
زیر هشت
هوش سیاه 2
پایتخت
مسیر انحرافی

 فیلم های سینمایی مجید واشقانی 

هاری (1393)
ناسپاس (1388)
جنایت و جنحه (1384)
شور عشق (1379)

فیلم های تلویزیونی مجید واشقانی 

نیش عقرب
انتقام
زیر گنبد کلیسا
دست بازنده ها

majid vashghani

اینستاگرام مجید واشقانی : instagram / MajidVasheghani


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

ازدواج شهنام شهابی

عروسی شهنام شهابی

شهنام شهابی بازیگر تلویزیون در اردیبهشت ماه 96 ازدواج نمود و عکسی از مراسم عروسی اش منتشر نمود.

همسر شهنام شهابی سوفیا نام دارد و این زوج سال 94 با یکدیگر عقد نموده بودند.

شهنام شهابی متولد سال 1361 می باشد و 35 سال سن دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

بیوگرافی و زندگینامه محمد کاسبی

 محمد کاسبی

بیوگرافی و زندگینامه

محمد کاسبی بازیگر سینما و تلویزیون متولد 4 خرداد 1330 در تهران می باشد و 66 سال سن دارد.

کاسبی فعالیت هنری خود را از سال 13 سالگی با حضور در صحنه تاتر آغاز نمود. 

محمد کاسبی در کنکور سال 1350 شرکت کرد و در رشته پزشکی قبول شد اما به جهت علاقه به تحصیل تئاتر در دانشکده هنرهای زیبا، از پزشکی انصراف داد و در سال 1351 به سربازی رفت.

وی در اوایل سال 1358 با چندی از دوستان حوزه اندیشه و هنر اسلامی را پایه‌گذاری کرد که بعدها نام این محل به «حوزه هنری» تغییر نمود، کاسبی همچنین مرکز هنرهای نمایشی وزارت ارشاد را نیز بنیانگذاری نمود.

ازدواج و همسرش

محمد کاسبی متاهل می باشد و ازدواج کرده است

گفتگو با محمد کاسبی

بیش از یک سال است که از محمد کاسبی در سینما و تلویزیون خبری نیست. دلیل این موضوع را چه می‌دانید؟

من در طول یک سال گذشته هیچ پیشنهادی در عرصه سینما و تلویزیون نداشتم به همین خاطر در این مدت فعال نبودم. البته من نباید دلیل این موضوع را بگویم، بلکه شما باید این سوال را از افرادی بپرسید که در این عرصه مسئولیت دارند و از آن‌ها بخواهید که دلیل کم کار شدن من را توضیح دهند.

حالا شاید عده‌ای بگویند که در سینما باند و باندبازی است ولی به نظر من این حرف‌ها ارزشی ندارد بلکه مهم این است که افرادی همانند من با این تجربیات و توان بالا برای انجام کار، هر روز از دست می‌روند و بعد از مدتی نیز از ذهن‌ها فراموش می‌شوند.

البته من می‌خواهم از مسئولین این حوزه بپرسم، آقای مسئول، شمایی که در این حوزه مسئولیت و قدرت دارید آیا اصلا متوجه این موضوع هستی که چه افرادی به خاطر سومدیریت‌های شما مورد ظلم قرار گرفته‌اند؟ پس چگونه می‌خواهی در مقابل خدا پاسخگو باشید؟

بیوگرافی محمد کاسبی

*بعضی از دوستانم می‌گویند همین نقش‌هایی که تو رد می‌کنی، ما قبول می‌کنیم و پول آن را می‌گیریم و حال می‌کنیم!

درضمن من باید نقش‌هایی را قبول کنم که بعد از اینکه در آن‌ها بازی کردم بتوانم در مقابل دیگران از آن نقش دفاع کنم. بنابراین باید صبر کنم تا زمانی که یک کار خوب به من پیشنهاد شود. البته بعضی از دوستانم می‌گویند: «محمدجان این چه کاری است که تو می‌کنی؟ همین نقش‌هایی که تو آن‌ها را رد می‌کنی ما قبول می‌کنیم و پول آن را هم می‌گیریم و حال می‌کنیم! کسی هم در این مملکت نه با ما می‌گوید که چرا رفتی و این نقش را قبول کردی؟ و نه تو را تشویق می‌کنند که چرا نرفتی و نقش را رد کردی! پس نباید خودت را اذیت کنی.» ولی من درجواب آن‌ها می‌گویم که من برای این‌گونه زندگی گرفتن، هدفی دارم و معتقدم که لحظه به لحظه زندگی من تعریف دارد.

*ماجرای رد کردن پیشنهاد معاونت سینمایی وزارت ارشاد

-شما اگر در سینما مسئولیت داشتید، برای هنرمندان چه کار می‌کردید که این‌گونه اتفاقات و ظلم‌ها پیش نیاید؟

در یکی از دوره‌های اخیر، فردی به سراغ من آمد و گفت: «وزیر تو را برای معاونت سینمایی وزارت ارشاد انتخاب کرده است.» من در جواب او گفتم که به ایشان بگو: من نمی‌آیم، نه اینکه دوست نداشته باشم به شما کمک کنم بلکه احساس می‌کنم در اجرای این مسئولیت ناتوانم. البته نه اینکه من در سمت‌های مدیریتی سابقه‌ای نداشته باشم، همچنان که من از بنیان‌گذاران حوزه هنری و مرکز هنرهای نمایشی وزارت ارشاد بودم و سوابق فعالیت‌های مدیریتی زیادی در عرصه سینما و تئاتر دارم ولی من احساس کردم نه من توان حضور در این مسئولیت را دارم و نه آن فردی که پیشنهاد وزارت ارشاد به او شده بود، در قد و قواره قبول این مسئولیت بود.

* سعی کردم هرکاری را که احساس می‌کنم توان انجام آن را ندارم، قبول نکنم

من سعی کردم هرکاری را که احساس می‌کنم توان انجام آن را ندارم، قبول نکنم. اما عده‌ای از افراد را می‌بینم که شاید یک صدم توان من را نداشته باشند و با پذیرفتن چنین مسئولیت‌هایی ضربه سنگینی به این حوزه می‌زنند و بعد از آن هم با خیال راحت از پشت یک میز مدیریت به پشت میز مدیریت بعدی می‌روند.

بنابراین زمانی که شما می‌پرسید اگر در سینما مسئولیت داشتید، برای هنرمندان چه کار می‌کردید، من در جواب می‌گویم که من اصلا مسئولیتی را قبول نمی‌کنم که خارج از توانم باشد و بعد از آن بخواهم برای آن پاسخگو باشم.

عکس محمد کاسبی

* بهترین بازی عمرم را در فیلم «مرگ دیگری» داشتم

-فارغ از تمام این بحث‌ها اگر بخواهید یکی از نقش‌هایتان را به عنوان نقش محبوب خود انتخاب کنید، به سراغ کدامیک می‌روید؟

من تا به حال در حدود ۷۰ اثر حضور داشتم و فکر می‌کنم بهترین بازی عمرم را در فیلم «مرگ دیگری» داشتم که دومین بازی من در جلوی دوربین بود. البته حضورم در فیلم سینمایی «بایکوت» را با اینکه کوتاه بود ولی آن نقش دوست داشتم. علاوه بر آن فیلم‌های «پدر»، «بحران» و «زنگ‌ها» را هم از جمله کارهایم بودم که دوست داشتم.

در کارهای تلویزیونی هم سریال‌های «صاحبدلان» و «مریم مقدس» را خیلی دوست داشتم که بازی جانانه‌ای در آن‌ها داشتم. البته شاید سریال‌هایی مثل «خوش رکاب» در ذهن شما بیشتر باقی مانده باشد ولی من آثار متعددی در پرونده کاریم دارم که همه آن‌ها را دوست دارم.

محمد کاسبی و همسرش

* اولین تئاتر بعد از انقلاب توسط گروه ما اجرا شد/ به دلیل مشغله کاری نتوانستم بیشتر از این در عرصه تئاتر فعالیت کنم

-شما از جمله افرادی بودید که بازیگری را با تئاتر شروع کردید، پس چرا بعد از مدتی دیگر در این عرصه حضور چندانی نداشتید؟

من از سن ۱۳ سالگی کار تئاتر را آغاز کردم و در دوران قبل از انقلاب نیز تئاتر کار می‌کردم و بعد از پیروزی انقلاب اولین نفری بودم که مسئول بخش نمایش رادیو شدم. اما مسائلی پیش آمد که من را به عنوان یک بازیگر به حیطه مسئولیت پذیری کشاند. البته بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اولین تئاتری که به روی صحنه رفت، نمایشی بود به نام «نهضت حروفیه» که ما آن را چهل شب اجرا کردیم.

اما بعد از آن من وارد مسئولیت‌های مختلفی از شوراهای ارشاد گرفته تا رادیو و مرکز هنرهای نمایشی شدم. در کنار آن نیز مدتی در حوزه هنری مسئول واحد تئاتر بودم و در کنار بازیگری، چندین نمایشنامه نوشتم که تعدادی از آن‌ها در همان دوران منتشر شد. حتی چند جایزه در زمینه نمایشنامه‌نویسی گرفته‌ام ولی بازهم به دلیل مشغله کاری نتوانستم بیشتر از این در عرصه تئاتر فعالیت کنم.

* تصمیم گرفتم که اندیشه‌هایم را برای خودم نگه دارم، کارگردانی را کنار بگذارم به سراغ بازیگری بروم!

-آیا از آن دوران و روزهای فعالیتتان در عرصه تئاتر خاطره‌ای دارید که بخواهید برای مخاطبین  بگویید؟

سال‌ها پیش زمانی که آقای حسین پاکدل رئیس تئاترشهر بود، من به عنوان مشاور ایشان فعالیت می‌کردم. در همان دوران من نمایشی را آماده کردم که به روی صحنه ببرم ولی رئیس مرکز هنرهای نمایشی در آن زمان فردی بود که اخیراً شنیدم که در انگلستان زندگی می‌کند و با محتوای این نمایش مشکل داشت و می‌خواست آن را جمع کند. من در آن زمان دیدم که این افراد ا اندیشه‌های من مشکل دارند. در نتیجه تصمیم گرفتم که اندیشه‌هایم را برای خودم نگه دارم، کارگردانی را کنار بگذارم به سراغ بازیگری بروم!

محمد کاسبی ,بیوگرافی محمد کاسبی ,عکس محمد کاسبی

فیلم های محمد کاسبی 

رفقای خوب (۱۳۹۴)
آسمان هشتم (۱۳۸۹)
بدون اجازه (۱۳۸۹)

نطفه شوم (۱۳۸۷)
نفوذی (۱۳۸۷)
دیوار (۱۳۸۶)

نیما یوشیج (۱۳۸۵)
عروسک فرنگی (۱۳۸۴)
عزیزم من کوک نیستم (۱۳۸۰)

مریم مقدس (۱۳۷۹)
دنیای وارونه (۱۳۷۶)
کمین (۱۳۷۵)

براده‌های خورشید (۱۳۷۴)
پدر (۱۳۷۴)
دایره سرخ (۱۳۷۴)
ماه و خورشید (۱۳۷۴)

حمله به اچ۳ (۱۳۷۳)
پناهنده (۱۳۷۲)
همسفر (۱۳۷۲)
بدوک (۱۳۷۰)

بحران (۱۳۶۶)
بایکوت (۱۳۶۴)
زنگ‌ها (۱۳۶۴)
استعاذه (۱۳۶۲)

دو چشم بی‌سو (۱۳۶۲)
توبه نصوح (۱۳۶۱)
مرگ دیگری (۱۳۶۱)

سریالهای محمد کاسبی

تا صبح به کارگردانی مجید جوانمرد و محمد علی آهنگر  ۱۳۸۵
خوش‌رکاب به کارگردانی علی شاه حاتمی
خوش غیرت به کارگردانی علی شاه حاتمی

یاور به کارگردانی علی شاه حاتمی
صاحبدلان به کارگردانی محمدحسین لطیفی
لطفاً دور نزنیم (۱۳۸۸)
رعنا به کارگردانی سید داود میرباقری ۱۳۶۷–۱۳۶۹

سه در چهار به کارگردانی مجید صالحی
زن بابا به کارگردانی سعید آقاخانی نوروز ۱۳۸۹
خوش‌نشین‌ها به کارگردانی سعید آقاخانی ۱۳۸۹

سه دونگ، سه دونگ به کارگردانی شاهد احمدلو ۱۳۹۰
فراموشی به کارگردانی مهدی سلطانی نوروز ۱۳۹۱
خوب بد زشت (۱۳۹۳)
حانیه کاری از «سیدجلال دهقانی اشکذری»
سر دلبران به کارگردانی محمدحسین لطیفی (1396)

محمد کاسبی

سوابق اجرایی

مسئول نمایش‌های رادیو

راه اندازی مرکز هنرهای نمایشی

از پایه گذاران حوزه هنری

مدیریت واحد تئاتر حوزه هنری

راه اندازی و مدیریت امور شهرستان‌های حوزه هنری جهت تأسیس و راه اندازی حوزه‌های هنری در کل کشور.

عضو شورای بازبینی و صدور پروانه فیلم‌های سینمایی وزارت ارشاد

عضو شورای صدور پروانه نمایش فیلم‌های خاص

عضو شورای فیلم نامه بنیاد سینمای فارابی

داور در کلیه جشنواره‌های معتبر تئاتر و فیلم در کشور از جمله جشنواره تئاتر فجر، فیلم کودک و نوجوان اصفهان، تئاتر مقاومت، فیلم دفاع مقدس، تئاتر خیابانی، تئاتر دانشجویی سراسر کشور

چندین دوره داور جشنواره فیلم و سریال‌های تلویزیون، دبیر جشنواره سینمای دفاع مقدس

دبیر جشنواره تئاتر دفاع مقدس

عضویت در شورای نمایش فرهنگستان هنر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

شقایق دهقان +بیوگرافی

شقایق دهقان

بیوگرافی و زندگینامه

شقایق دهقان بازیگر سینما و تلویزیون متولد 4 اسفد 1357 در آلمان می باشد.

 سه ماه بعد هم‌زمان با اتمام تحصیلات پدرش به همراه خانواده به ایران بازگشت. مدت 6 سال به‌دلیل کار پدرش در یکی از شهرهای شمال ایران ساکن شدند و سپس به تهران آمدند.

دهقان فعالیت هنری خود را از سال 1377 آغاز نمود. 

شقایق دهقان فعالیت سینمایی خود را از سال 1378 با بازی در فیلم زیر نور ماه ساخته رضا میرکریمی آغاز کرد.و با سریال شب های برره مهران مدیری به خوبی شناخته شد.

ازدواج و همسر

مهراب قاسمخانی نویسنده سینما و تلویزیون همسرشقایق دهقان می باشد .

عکس شقایق دهقان و همسرش مهراب قاسمخانی

شقایق دهقان و همسرش

شقایق دهقان و فرزندانش

شقایق دهقان و فرزندانش

نیروانا اسم دختر شقایق دهقان ( از همسر سابق مهراب قاسمخانی و نامادری او) و نویان اسم پسر شقایق دهقان می باشد.

بیوگرافی شقایق دهقان

گفت و گو با شقایق دهقان و مهراب قاسمخانی

شما زوج هنری هستید. از بین زوج‌های هنری خارجی کدام زوج را بیشتر دوست دارید؟

شقایق دهقان: برادران کوئن.

مهراب: برادران داردن.

شقایق : از شوخی گذشته، زوج آنجلینا جولی و برد پیت را همیشه دوست داشتم که متاسفانه شنیدیم دارند از هم جدا می‌شوند.
مهراب : آنجلینا جولی را به خاطر برد پیت قبولش دارم.

از زوج‌های ایرانی چطور؟

شقایق : من مائده و آقای آئیش را خیلی دوست دارم. از آن زن و شوهرهایی هستند که بعد از این همه سال زندگی، عشق بین‌شان موج می‌زند.
مهراب قاسم‌خانی: الیکا عبدالرزاقی و امین زندگانی هم زوج مورد علاقه‌مان هستند.
شقایق دهقان: آره واقعا.

چرا کار مشترک هر دو شما طنز و شوخی است؟

مهراب قاسم‌خانی: با نوشته‌های طنز شروع کردم و ادامه دادم، ولی دوست داشتم هم خودم و هم شقایق کار غیر طنز انجام بدهیم.

شقایق دهقان: کار طنز را دوست دارم. در کار شوخی هوش وجود دارد. باید آدم باهوشی باشید تا بتوانید شوخی کنید. کمدی درست باید هوشمندانه باشد و اصولا خندیدن خوشحالم می‌کند.

در خانه هم جوک زیاد به هم می‌گویید؟

شقایق : خیلی! مهراب خیلی با مزه است. اصلا با او ازدواج کردم؛ چون بامزه بود.
مهراب قاسم‌خانی: راست می‌گوید. هیچ ویژگی دیگری نداشتم.

شقایق : مهراب خوبی‌اش این است که بلد است شوخی کند.

در خانه هم که فیلم کمدی خوراک روزانه‌تان است دیگر.درست است؟

هر دو: نه! اصلا.

شقایق : نویان دوست دارد. گاهی برای او می‌گذاریم، آن هم به خاطر این که لحظه‌های خوبی را با هم بگذرانیم.

کارهای خودتان را هم دوباره می‌بینید؟

شقایق : نه! ولی تازگی‌ها خیلی دوست دارم کارهایی مثل پاورچین و شب‌های برره را که در آن زمان نویان به دنیا نیامده بود، ببینم.

بازیگر مورد علاقه‌اش چه کسی است؟

چون با این سیستم بزرگ شده مثل بچه‌های دیگر زیاد هیجانی برای دیدن بازیگر ندارد (از نویان می‌پرسد): نویان از بازیگران ایرانی چه کسی رو دوست داری مامان.
نویان: تو و بابا را.

زوج خوش اخلاقی هستید. با این حساب دور و بری‌ها از بودن در کنارتان لذت می‌برند.درست است؟

شقایق : آره! در مورد مهراب، دور و بری‌ها از بودن در کنارش خیلی کیف می‌کنند.

مهراب قاسم‌خانی: من آرامم. سر کار هم خوش اخلاقم، اما شقایق بین آرام و بی‌اعصاب در نوسان است.

شقایق دهقان: نوسان کمی دارم..

شما طنز نویس و بازیگر طنز هستید. مدرسه که می‌رفتید، معلم‌ها و بچه‌ها را زیاد فیلم می‌کردید؟

مهراب قاسم‌خانی: در دوران ابتدایی و راهنمایی کمی آرام بودم، اما در دبیرستان هم از نظر درسی و هم اخلاقی، برعکس الان افتضاح بودم.

شقایق : خیلی آرام بودم. همیشه انضباطم ۲۰ بود. بی‌سر صدا و مودب بودم. همیشه رو صندلی اول کلاس، خانم اجازه خانم اجازه بودم.

چون هر دو نویسنده‌اید، شده موقع نوشتن یک شخصیت یا موقعیت، مدتی غش غش بخندید؟

شقایق: خیلی! بارها به متن مهراب خندیده ا م.شده گاهی مهراب برایم متنی آورده و پس از خواندنش ۱۰ دقیقه بلند بلند خندیده‌ام، مثل فیلمنامه نون و ریحون که خیلی متن بامزه‌ای داشت.

مهراب قاسم‌خانی: به متن‌های خودم نمی‌خندم؛ چون درگیر ریتم و درست و غلط فیلمنامه و تکنیک نوشتن هستم. بنابراین شوخی آن لحظه باعث خنده‌ام نمی‌شود. علتش این است که موقع نوشتن با اعتماد به نفس نمی‌نویسم؛ چون همیشه نگرانم که آیا شوخی در می‌آید یا نه. به همین خاطر مرتب در استرس هستم و خنده‌ام نمی‌آید.

شما دیالوگ نویس ماهری هم هستید. از دیالوگ نویس‌های جهان کار چه کسی را دوست داری؟

مهراب قاسم‌خانی: وودی آلن را خیلی دوست دارم. عشق و مرگ، پول وبردار فرار کن و مجموعه کارهای دوره اولش را خیلی دوست دارم.

شقایق : مهراب زنانه نویس خیلی خوبی هم هست.مثلا دیالوگ‌های بین دو تا خانم، حس، کشمکش‌ بین آنها و همچنین تکه‌هایی را که به هم می‌اندازند، جوری می‌نویسد که انگار خودش آن دو تا خانم است!

مهراب قاسم‌خانی: احساس می‌کنم که هریک از کاراکترهایم بخشی از وجود خودم هستند. چون خودم از نظر فرهنگی، مالی و اجتماعی از قشر متوسط بوده‌ام و پدرم کارمند بوده، در دیالوگ نوشتن برای این طبقه تسلط دارم.

شخصیت‌هایی که برای خانم دهقان نوشته شده به نوعی شخصیت خنگ پر رویی است که در لحظه گلیمش را از آب می‌کشد بیرون، اعتماد به نفس دارد و کم نمی‌آورد. چطور اینها خلق شدند؟

مهراب قاسم‌خانی: در ساختمان پزشکان خنگ پر رو بود.

شقایق : در پاورچین خنگ کمرو.

مهراب قاسم‌خانی: در پاورچین خنگ خجالتی بود. در برره همه برره‌ای‌ها یک بیشعوری ذاتی داشتند.

شقایق : که این هم داشت..

این توانمندی خوب بازیگری مثل شما را می‌رساند.

شقایق : لطف دارید.

مهراب قاسم‌خانی: علتش این است که با برادرم؛ پیمان تلاش کردیم شخصیت‌ها تخت نباشند. یاسمن در پاورچین خنگ بود، اما این فقط یک لایه‌اش بود. از آن طرف او را عاشق هم می‌دیدیم. ضمن این که عصبانیتش را در برابر داوود هم می‌دیدیم. برای همین معمولا ماجرا را به یک نوع شوخی ختم نمی‌کنیم. یادم است در ساختمان پزشکان نویان خیلی کوچک بود و قرار بود نقش شقایق کوتاه و کمرنگ باشد.

شقایق دهقان: ابتدا خانم دیگری بازی کرد. بعد از چند جلسه خودش انصراف داد و بعد مرا آوردند. گفتند چون نویان کوچک است برای نقش تو کم می‌نویسیم.

مهراب : ولی خود نویسنده‌ها تمایل داشتند برای شخصیت خانم شیرزاد بنویسند و شوخی کار بالا بکشد.

گویا شما از پاورچین با هم آشنا شدید و این آشنایی منجر به ازدواج‌تان شد.این ازدواج چقدر برای جامعه هنری ما خوب شد؟

(مهراب به شقایق نگاه می‌کند و شقایق همین طور می‌خندد) مهراب قاسم‌خانی: قبلش با هم آشنا شده بودیم، ولی جدی شدنش در پاورچین بود (حواس مهراب به کارهای نویان می‌رود).

شقایق : از فیلمنامه نوشتن مشترک شروع شد. مهراب به من گفت با من ازدواج می‌کنی؟ من هم گفتم آره!

مهراب(با شیطنت): حواسم نبود؛ گفتی من پیشنهاد دادم دیگر نه؟! داشتم زندگی عادی‌ام را می‌کردم (شقایق چهره حق به جانب به خود گرفته!).

شقایق(لب‌هایش را می‌گزد و مشتش را زیر دهانش می‌گیرد): چقدر پر روست(خنده دو تایی).

مهراب قاسم‌خانی: البته قبلش داشتیم برای برنامه‌ای برای گروه کودک شبکه جام جم به کارگردانی نوید محمودی می‌نوشتیم که با هم آشنا شدیم.

شقایق : کار هنری‌ام را از عروسک گردانی شروع کردم. بعد کارمان به جشنواره عروسکی هم رفت. عروسک من یک پرنده بود که جایش حرف می‌زدم و حرکتش می‌دادم.
شقایق دهقان ,بیوگرافی شقایق دهقان ,همسر شقایق دهقان

اینستاگرام شقایق دهقان : وی پیجی در اینستاگرام ندراد.

چه چیزی بیشترین تاثیر را روی کارتان می‌گذارد؟

مهراب قاسم‌خانی: بیشترین تاثیر و جذابیت برای من فیلم دیدن است. فیلم‌ها و سریال‌ها در ذهنم جرقه‌هایی می‌زنند که به من‌انگیزه کار می‌دهند.

شقایق : غالبا بعضی اتفاقاتی که بیرون می‌بینم برایم جذاب و تاثیرگذار است. اینها را به مهراب هم می‌گویم، مثلا امروز خانمی را دیدم که راه رفتنش خیلی برایم جالب بود. راه رفتنش خیلی آرام بود.

(نویان می‌آید. اول مهراب بعد شقایق را می‌بوسد)

نویان بیشتر به کدام‌تان رفته‌ است؟

هر دو: ترکیب است.

وجوه مشترک زندگی‌تان زیاد است یا متضادها؟

مهراب : هر دو در خانه راحتیم. زیاد اهل جاهای شلوغ نیستیم و بیشتر فیلم نگاه می‌کنیم.

در انتخاب و دیدن فیلم هم سلیقه‌اید؟

مهراب قاسم‌خانی: من سینمای فانتزی و تخیلی دوست دارم، اما شقایق دوست ندارد. بعضی فیلم‌ها را با من می‌بیند و بعضی‌ها را نه. شقایق فیلم‌های زنانه را خیلی دوست دارد. با بعضی‌هایش همراه هستم، اما ٨٠ درصد فیلم‌های‌مان مشترک هستند. وقتی می‌خواهم فیلم بخرم یک بخش فیلم‌های خودم را بر می‌دارم و یک سری فیلم‌های شقایقی می‌گیرم(شقایق می‌خندد) و می‌دانم که قرار نیست آنها را ببینم.

چه چیز مشترکی هر دو‌تان را خیلی خوشحال می‌کند؟

شقایق : با هم خوش می‌گذرانیم و خوشیم.

مهراب قاسم‌خانی: خانواده و در کنار هم بودن از همه چیز برای‌مان مهم‌تر است.

شقایق : نویان یک کار جالب و غیر منتظره بکند خوشحال‌مان می‌کند.

دوره پر کاری شده همدیگر را نبینید؟

شقایق دهقان: دوره‌هایی که مهراب شب تا صبح کار می‌کرد من که برای بازی می‌رفتم و آفیشم صبح زود بود. وقتی می‌رفتم او تازه داشت می‌آمد خانه تا بخوابد.

مهراب قاسم‌خانی: مدت‌ها این جوری بودیم، ولی اگر کار مشترک داشته باشیم هم در خانه و هم سر کار با هم هستیم.

شقایق دهقان: به تازگی کاری داشتم که هفت ماه از صبح تا شب طول می‌کشید، اما الان ترجیح می‌دهم کاری را که باعث شود طولانی مدت از خانه دور باشم انجام ندهم.

از نظر انتخاب غذا هم سلیقه مشترک دارید؟

شقایق : الان خدا را شکر این فودکورت مدتی است نزدیک خانه‌مان باز شده.

مهراب قاسم‌خانی: خدا را شکر دستپخت شقایق خوب است. آشپزی نکند بدبخت می‌شویم.

اهل غذاهای سنتی که هستید.درست است؟

شقایق دهقان:آبگوشت یکبار پختم، ولی قورمه سبزی و زرشک پلو با مرغ درست می‌کنم. بعضی غذا‌ها به نظر می‌آید خیلی راحت‌اند، اما درست کردن‌شان سخت است مثل میرزا قاسمی و کتلت و این جور چیزها که به چشم نمی‌آیند.این قبیل غذاها مقدمات زیاد دارند و زمان زیادی در آشپزخانه می‌برند.

مهراب در آشپزخانه کمک می‌کند؟

مهراب قاسم‌خانی: تازگی‌ها دارم سعی می‌کنم بیشتر کمک کنم.

شقایق : گاهی جاهایی را تمیز می‌کند که اصلا به ذهنم نمی‌رسد!

غذای مورد علاقه آن زمان‌تان چه بود؟

شقایق : پیتزا خیلی دوست داشتم. الان سال‌هاست که لب نمی‌زنم.

شقایق دهقان ,بیوگرافی شقایق دهقان ,همسر شقایق دهقان

خانوادگی سینما و تئاتر می‌روید؟

شقایق : من نویان را تئاترمی‌برم، اما از آنجایی که مهراب سینما نمی‌آید، منتظر می‌شوم تا از رسانه‌های تصویری فیلم‌ها را بگیرم. از بچگی خانواده مرا به سینما فرهنگ می‌بردند.

با هم خرید می‌روید؟

شقایق دهقان: مهراب خرید را دوست ندارد. گاهی لباس‌های مهراب را هم خودم می‌خرم. بازار سنتی و پاساژهای تجریش را خیلی دوست دارم. یک‌باره همه خریدهایم را از تجریش می‌خرم؛ از سبزی تازه گرفته تا آجیل، لباس، خرده ریز خانه و ادویه جات. اغلب هم پیاده می‌روم. اگر خرید زیاد باشد با ماشین بر می‌گردم.

طرفدار کدام تیم فوتبال هستید؟

شقایق : فوتبالی نیستم.مهراب قاسم‌خانی: پرسپولیسی هستم. از میان تیم‌های خارجی موقعی طرفدار میلان بودم اما الان فوتبال ایتالیا را دنبال نمی‌کنم و طرفدار رئال هستم. از تیم‌های ملی هم طرفدار هلند هستم.

مسافرت به کجا را بیشتر دوست دارید؟

مهراب : به دوست داشتن نگاه نمی‌کنیم، به جیب‌مان نگاه می‌کنیم(شقایق می‌خندد) ولی از میان سفرهایی که رفته‌ایم هند را بیشتر دوست داشته‌ام.

شقایق دهقان: من هم همین طور. از شهرهای ایران شیراز را خیلی دوست دارم،همین‌طور اصفهان و قشم را.

سوغاتی هم می‌خرید؟

هر دو: اهلش هستیم.

شقایق : شهرهای ایران خوراکی بیشتر دارند.ترجیحم برای سوغاتی خوراکی است. دوست دارم از هر شهری شیرینی‌هایی را که دارند بخرم.

برنامه اصلی‌تان در سفر گردش است یا استراحت؟

شقایق : چون بعد از زمان طولانی کار کردن سفر می‌کنیم، دو روز اول را استراحت می‌کنیم.
پس با این حساب نویان باید شهرهای ایران را خوب بشناسد.

مهراب قاسم‌خانی: نه! سفر داخل کشور کم رفته است. رانندگی را دوست ندارم. سفر با ماشین را نمی‌پسندم.

شقایق دهقان: از هواپیما هم می‌ترسد.

مهراب قاسم‌خانی: راست می‌گوید. با پرواز داخلی نمی‌روم..

شقایق : هیچ دقت کردید؛ وقتی هواپیما دارد می‌نشیند همه موبایل‌های‌شان را در می‌آورند که خبر بدهند ما رسیدیم، خیال‌تان راحت باشد؟!

مکان‌ها برای‌تان جنبه خاطره دارند؟

مهراب قاسم‌خانی: خیابان فرشته برایم همیشه خاطره‌انگیز است.

شقایق : (با شیطنت) بله! آن موقع‌ها همیشه از لوکیشن تا خانه حتی موقع باران با من پیاده می‌آمد. (باشوخی)الان تا سر کوچه هم با من پیاده نمی‌آید!

مهراب قاسم‌خانی: برخی رستوران‌ها هم برای ما خاطره‌انگیزند مثلا پایین میدان هفت تیر جایی هست که غذای هندی خوبی دارد.گاهی آنجا می‌رویم.

شقایق دهقان shaghayegh dehghan

فیلم های سینمایی شقایق دهقان 

گذرموقت (۱۳۹۴)افشین هاشمی
شرف خانواده فاضل(۱۳۹۳)پوریا جاویدپور
آتیش بازی(۱۳۹۲)بهمن گودرزی

گنجینه جواهر پشته(۱۳۹۰)نادر مقدس
شیرین (۱۳۸۷) عباس کیارستمی
زیر نور ماه(۱۳۷۹)رضا میرکریمی

سریالهای شقایق دهقان 

سر به راه (1393)
یادداشت های یک زن خانه دار (1393)
قایم موشک

پژمان (1392)
مهرآباد (1392)
دزد و پلیس 1391

مسیر انحرافی1391
ساختمان پزشکان1390
مرد هزار چهره 1387
شب می گذرد  1387

مسافران 1388
زن بابا 1389
باغ مظفر 1385
شب های برره  1384

کوچه اقاقیا 1382
پاورچین  1381
مثل زندگی 1379
دختران 1379 به عنوان بازیگر مهمان
بیست 1377

نویسندگی

کمربندها را ببندیم (یکی از نویسندگان)
نقطه چین (مهران مدیری)
دورهمی (مهران مدیری)
شب‌های برره (یکی از نویسندگان در چندین قسمت) 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

ریما رامین فر و همسرش +بیوگرافی اش

 ریما رامین فر بازیگر سینما و تلویزیون متولد سال 1349 در تهران است.

رامین فر سال 1376 وارد عرصه هنر شد.

تحصیلات: ریما رامین فر دارای مدرک کارشناسی ارشد کارگرانی تئاتر است.

ریما رامین فر ,بیوگرافی ریما رامین فر

 

اوج کار ریما رامین فر بازی در سریال پایتخت بود که با استقبال پر شور مردم مواجه شد.

وی همسر امیر جعفری از بازیگران مرد سینما نیز می باشد و یک پسر به اسم آیین جعفری دارد.

زندگینامه ریما رامین فر

ریما رامین فر متولد 1349 در تهران است ، وی دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته کارگردانی تئاتر می باشد. از سال 71 در رشته تئاتر وارد دانشگاه شد. اولین کار حرفه اى اش نمایش شب به خیر مادر نوشته مارشا نورمن و به کارگردانى حامد محمد طاهر بود که در سال 75 در تئاتر شهر به روى صحنه آمد.

و از همان سال به بعد به صورت پیاپى یا در تئاتر بازى کرد یا کارگردانى کرد یا نمایشنامه نویسى. از جمله کارهایش از زمستان ،66 رقص کاغذ پاره ها، پس تا فردا، دل سگ، یک دقیقه سکوت، همان همیشگى و زمزمه مردگان را مى توان نام برد.مقطع کارشناسى نمایش و کارشناسى ارشد کارگردانى خواند. از ابتداى جوانى دوست داشت در یک رشته هنرى مثل تئاتر یا تلویزیون یا دانشکده صدا و سیما فعالیت کند.سال 67 دیپلم گرفت و در همان سال در رشته گرافیک قبول شد و بعد از یک سال تصمیم گرفت که به اروپا برود و آنجا ادامه تحصیل بدهد.

سه الى چهار سال در آلمان بود حتى وارد دانشگاه شد ولى بعد به دلایلى برگشت.وقتى برگشت زیاد وقت نداشت. مهلت ثبت نام در آزمون دولتى گذشته بود فقط ده روز داشت به امتحان دانشگاه آزاد که وقتى در آلمان بود خانواده اش برایش ثبت نام کرده بودند. در رشته نمایش قبول شد. همزمان با ورود به دانشگاه درگیر کار تئاتر شد. این انگیزه دراو به وجود آمد که نمایشنامه بنویسد.اولین نمایشنامه که نوشت نمایشنامه “پس تا فردا” بود که این نمایش در جشنواره تئاتر فجر اجرا شد و جایزه سوم نمایشنامه نویسى را گرفت البته در این نمایشنامه خودش هم بازی میکرد .در سال 80 در یک دقیقه سکوت بازی کرد و جایزه دوم بازیگری جشنواره تئاتر فجر را گرفت و در نمایش زمزمه مردگان هم جایزه اول بازیگری جشنواره تئاتر فجر را کسب کرد . وی در سریال بدون شرح نویسنده بود و در سریال من یک مستاجرم به بازیگری پرداخت. همچنین در قسمتهایی از مجموعه کمربندها را ببندیم هم بازی کرد .

بیوگرافی امیر جعفری

امیر جعفری در شهریور 1353 در تهران بدنیا آمد. وی دارای لیسانس مدیریت از دانشگاه آزاد اسلامی است.وی در سال 80 با بازی در فیلم نان عشق موتور 1000 وارد سیتما شد و در همان سال در سریال بدون شرح به خوبی دیده شد.

ریما رامین فر و همسرش

 ریما رامین فر و همسرش امیر جعفری

ازدواج و همسرش

ریما رامین فر با امیر جعفری از بازیگران مرد ازدواج کرده است و حاصل این ازدواج نیز یک پسر به نام آیین می باشد.

گفتگو با ریما رامین فر

سالی که آغاز کرده‌اید چطور سالی بود؟ به خصوص که سال گذشته هم سال پرکاری را پشت سر گذاشتید؟

خدا را شکر سال خوبی را آغاز کرده‌ام ضمن اینکه سال گذشته هم سال خوبی برایم بود بخصوص که در ماه رمضان با مجموعه “پایتخت” میهمان خانه‌‌های مردم بودم که مثل سایر فصل‌های این مجموعه کار موفقی بود و مورد توجه مردم قرار گرفت و خستگی کار فشرده در گرمای شمال و فیلمبرداری مدام از تن همه عوامل در آمد. این را هم باید بگویم که در فصل چهارم “پایتخت” بخش جدیدی از شخصیت هما را ارائه دادیم که امیدوارم این بخش در فصل پنجم پررنگتر باشد؛ این بخش به حضور “هما سعادت” در بیرون از خانه می‌گذشت و چالش‌‌های زندگیش با نقی هم به این دلیل پررنگتر بود.

دو فیلم سینمایی متفاوت یکی کمدی و دیگری فیلمی اجتماعی و تلخ را هم در جشنواره داشتید که یکی در نوروز روی پرده رفت و دیگری هم آماده اکران است.

همین طور است. دو نقش متفاوت در فیلم‌‌های “زاپاس” و “ابد و یک روز” بازی کردم . “شهناز” در “ابد و یک روز” نقش درست و محکمی بود و ارزش‌‌های این فیلم که توسط یک کارگردان جوان با حضور تعداد زیادی از بازیگران سینما ساخته شده بود در اکران و زمان نمایش در جشنواره دیده شد و به نظرم شهناز شخصیتی بود که درجامعه مابه ازهای زیادی دارد. در فیلم “زاپاس” هم تمام تلاش را انجام دادم که در قالب یک زن شهرستانی که هویت دارد و در بیرون خانه کار می‌‌کند بازی خوبی انجام بدهم و فکر می‌‌کنم کاراکترم در این فیلم یعنی “خاله خورشید” به خوبی در درام داستان جا گرفته بود.

 نقش “هما” در سری “پایتخت” از جمله کاراکترهای ماندگار در تاریخ تلویزیون ایران است. چگونه توانستید شخصیتی را خلق کنید که چندین سال محبوب باشد؟

“هما” نمونه موفق یک مادر، همسر مهربان، دلسوز و صبور ایرانی است و زندگی را خیلی سخت نمی‌گیرد و از اینکه در کنار خانواده‌اش حضور دارد احساس خوشحالی و شادمانی دارد و شادی‌‌هایش را با اعضای خانواده‌اش تقسیم می‌‌کند و تلاش می‌‌کند ضمن حفظ و حمایت از خانواده به دیگران و اطرافیان نزدیک مثل ارسطو کمک کند تا بتوانند به خواسته‌‌های خودشان برسند.

بیوگرافی ریما رامین فر

اینستاگرام ریما رامین فر : وی صفحه ای در instagram ندارد و صفحات موجود جعلی است . اینستاگرام امیر جعفری: amirjafari4

یکی از ویژگی‌‌های مهم مجموعه “پایتخت” تأکید بر اهمیت و جایگاه خانواده در اجتماع است. این نگاه را چگونه ارزیابی می‌‌کنید؟

همان طوری که اشاره کردید در مجموعه “پایتخت” ارزش‌گذاری به بنیان خانواده در ساختار سریال مورد توجه سازندگان سریال بوده است و جایگاه بزرگترها و حقوق کوچکترها به طرز درستی تبین شده است و “بابا پنجعلی” به عنوان بزرگتر خانواده علیرغم بیماری و مشکلاتی که دارد مورد احترام و توجه خانواده است و نشان دادن این نوع روابط می‌‌تواند درجامعه فرهنگ سازی کند.  در تمام ” پایتخت” هم این رویکرد به طور جدی مورد توجه قرارگرفته است.

 تلویزیون، رسانه فراگیری است و در این مجموعه تأکید بر اهمیت و جایگاه خانواده محوریت دارد و یک جورهایی این سریال را سمبل تکریم به مقام خانواده در جامعه می‌‌بینم چون تمام اعضای خانواده به شدت پشتیبان و یاور یکدیگر هستند و به‌ اصطلاح هوای یکدیگر را دارند. علیرغم اینکه “بابا پنجعلی” حافظه درستی ندارد  اما درخانواده به عنوان یک رکن مهم مورد احترام و حمایت قرار گرفته است و یکی از دلائلی که باعث شد سریال در ارتباط با مخاطبان موفق عمل کند همین توجه به خانواده و نقش بزرگترها است.

با توجه به کم رنگ شدن نقش خانواده در بین جوان‌ها، آیا دیدن مجموعه “پایتخت” می‌‌تواند در این زمینه دیدگاه جوان‌ها را تغییر بدهد؟

همه عوامل سازنده “پایتخت” این امیدواری را داشتند که دیدن مجموعه باعث بشود دیدگاه‌های خیلی از جوان‌ها که نسبت به جایگاه خانواده و ازدواج بی‌تفاوت هستند تغییر پیدا کند و جایگاه خانواده به درستی ارائه بشود.

با توجه به بزرگ شدن تدریجی فرزندان در “پایتخت” گویا این سریال خواسته درباره چگونگی رفتار با فرزندان هم به اندازه خود آگاهی بخشی داشته باشد.

هر سنی مقتضیات خاص خودش را دارد و هما می‌‌کوشد رابطه صمیمانه و بدون تکلفی با دخترهایش داشته باشد و بیشتر با آنها دوست و رفیق باشد. همین دوستی است که شاید رمز موفقیت ارتباط با فرزندان در زندگی بیرونی هم هست.

این تلاش برای ورود شخصیت زنی سنتی به فضای بیرونی و ورود به شورای شهر هم انگار برگرفته از جامعه امروز ماست که بسیاری از بانوان سعی می‌‌کنند به اندازه حضور در خانه در محیط‌های کاری هم حضوری فعال داشته باشند.

“هما” شخصیت معقول، با گذشت و مهربانی دارد و رفتن به دانشگاه و نماینده شدنش باعث می‌‌شود مسائل جدیدی را بیاموزد و با این رویکرد می‌‌تواند نقش مهمتری در خانواده‌اش ایفا کند. البته “هما” در قسمت‌‌های قبل نشان داد زن روزهای سخت است و به خاطر بیماری و افسرگی شوهرش با جدیت رستورانی را که راه اندازی کرد، اداره می‌‌کرد تا به اقتصاد خانواده کمک کند. 

امیر جعفری و همسرش

عکس امیر جعفری و همسرش ریما رامین فر

به عنوان بازیگری که مادر هم هستید فکر می‌‌کنید این زنان هستند که نقش اصلی تربیت فرزندان را برعهده دارند یا باید به تربیت دوگانه معتقد بود؟

نه، اتفاقا فکر می‌‌کنم پدرها هم در تربیت فرزندان نقش مهمی دارند و باید در آن مشارکت داشته باشند و این یک روش نادرست است که فرزندان تحت تأثیر فقط مادر یا فقط پدر باشند.

به نظر می‌‌رسد این تعریف از ارتباط فرزند و والدین برآمده از اقتضائات روزگار مدرن است.

خانواده و جایگاهش بنا به مقتضیات زمانه تغییرات زیادی داشته است و البته اظهارنظردقیق دراین حوزه احتیاج به بحث‌‌های کارشناسی شده دارد. با این حال با توجه به رشد تکنولوژی، شکل و ساختار خانواده با این شرایط به جلو آمده است و هنر فردی است که می‌‌تواند شخصی را در مدیریت خانواده اش کمک کند.

سیروس مقدم از جمله کارگردانانی است که در آثار مختلفی از وی حضور داشته‌اید. این حضور را چطور می‌‌بینید؟

سیروس مقدم کارگردان کاربلد و آگاهی است و همیشه تلاش می‌‌کند خودش را به‌روز کند و از تکنیک‌‌های روز سریال‌سازی بهره‌برداری کند و همیشه موقعی که در کارهای ایشان بازی می‌‌کنم نکات تازه‌ای می‌‌آموزم.

 تیم یکدست و هماهنگ بازیگران چقدر می‌‌تواند در موفقیت یک محصول سینمایی یا تلویزیونی نقش داشته باشد؟

این گروه گرایی است که در تولید محصولی مفید در درازمدت موثر است و یقین بدانید که اگر گروه یکدستی نداشته باشید حتی ساخت یک اپیزود از یک سریال هم دشوار است. البته شناخت بازیگران از تواناییها و روحیات یکدیگر و همین طور ایجاد شرایطی برای درک مشترک به شدت می‌‌تواند مثمرثمر باشد.

با همسرتان امیر جعفری در آثار مختلفی همراه بوده‌اید؛ از فیلمی با دغدغه‌‌های نوجوانانه مانند “سیزده”  تا کمدی “زاپاس”. این همکاری را چگونه ارزیابی می‌‌کنید ؟

رابطه زن‌وشوهری من و امیر جعفری باعث شد که راحت بتوانیم دعدغه‌‌ها و ویژگی‌‌های یک زوج میانسال را نشان بدهیم. سالها است که با امیر تجربه همکاری مشترک داشته‌ام و یک همدلی و حس خوب بین ما وجود دارد و همین همدلی است که از یک طرف باعث استمرار زندگی خانوادگی‌مان شده است و از طرف دیگر اینکه همکاری‌های مشترک خوبی داشته باشیم.

ریما رامین فر و امیر جعفری و پسرشان

عکس جدید ریما رامین فر و امیر جعفری و پسرشان

اوقات فراغت را چطور می‌‌گذرانید؟ آیا اهل ورزش کردن هم هستید؟

مواقعی که فرصت داشته باشم به باشگاه ورزشی برای ورزش کردن می‌‌روم اما بیشتر مواقع به پیاده‌روی می‌‌پردازم و شنا کردن را به صورت برنامه‌ریزی شده دنبال می‌‌کنم.

فیلم های سینمایی ریما رامین فر

ابد و یک روز (۱۳۹۴)
زاپاس (۱۳۹۴)
فصل نرگس (۱۳۹۴)
مرگ ماهی (۱۳۹۳)

سیزده (۱۳۹۱)
قصه‌ها (۱۳۹۰)
یه حبه قند (۱۳۸۹)
رفیق بد (۱۳۸۶)
نان، عشق و موتور ۱۰۰۰ (۱۳۸۰)

سریال های ریما رامین فر

پایتخت ۴ (سیروس مقدم، ۱۳۹۴)
پایتخت۳ (سیروس مقدم، ۱۳۹۳)
پایتخت۲ (سیروس مقدم، ۱۳۹۲)

چک برگشتی (سیروس مقدم، ۱۳۹۱)
پایتخت (سیروس مقدم، ۱۳۹۰)
من یک مستاجرم (پریسا بخت آور، ۱۳۸۲)

تله فیلم های ریما رامین فر

چند روز بیشتر (۱۳۹۲)
اخرین روز ماه (۱۳۸۹)
میش (۱۳۸۸)

ریما رامین فر

تئاتر های ریما رامین فر

اینجا کجاست (شیوا مسعودی، ۱۳۹۲)
رومولوس کبیر (نادر برهان مرند، ۱۳۸۸)
غریبه‌ای در خانه (دل‌آرا نوشین، ۱۳۸۸)
کابوس‌های پیرود بازنشسته خائن ترسو (نادر برهان مرند، ۱۳۸۷)
شب بخیر مادر (محمد یعقوبی، ۱۳۷۶)
مرگ دستفروش (نادر برهانی مرند، ۱۳۸۵)

زمزمه مردگان (سیامک احصائی، ۱۳۸۱)
می رم روزنامه بخرم (رحیم نوروزی، ۱۳۸۱)
همان همیشگی (رامین‌فر، ۱۳۸۰)
دل سگ (محمد یعقوبی، ۱۳۷۹)

یک دقیقه سکوت (محمد یعقوبی، ۱۳۷۹)
پس تا فردا (محمد یعقوبی، ۱۳۷۹)
رقص کاغذ پاره‌ها (محمد یعقوبی، ۱۳۷۸)
زمستان ۶۶ (محمد یعقوبی،۱۳۷۷)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

دانلود قسمت هفتم سریال عاشقانه

دانلود قسمت هفتم سریال عاشقانه

دانلود سریال عاشقانه قسمت 7 با لینک مستقیم و کیفیت های محتلف و حجم کم به صورت رایگان

تاریخ پخش قسمت هفت ۷ : 18 اردیبهشت

دانلود قسمت هفتم سریال عاشقانه

دانلود قسمت هفتم عاشقانه

لینک های دانلود | Download Link

کیفیت 1080

کیفیت 720

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil