عکس جدید, عکس هنرمندن, عکسهای داغ هنرمندان, عکس روز

عکس همسر شاهرخ استخری

توضیح شاهرخ استخری در خصوص انتشار ندادن عکس از همسرش

شاهرخ استخری که این شب ها بعد از مدت ها با سریال تلویزیونی ماه و پلنگ به قاب تلویزیون برگشته است در خصوص عدم وجود عکسی از همسرش در سایت ها و فضای مجازی توضیحاتی را در برنامه صبح خلیج فارس ارائه داد.

وی گفت همسرم تمایلی به این موضوع ندارد و  دلیلی ندارد که هنرمندی تصاویر شخصی خود را منتشر نماید و بعد با عکس العمل های محتف کاربران مواجه گردد.

می توانید فایل ویدیویی این گفتگو را مشاهده نمایید

دانلود ویدیو مربوطه – Download

عکس همسر شاهرخ استخری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

ساغر عزیزی بیوگرافی و عکسها

ساغر عزیزی

ساغر عزیزی بازیگر زن سینما و تلویزیون متولد 29 فروردین ماه 1356 در شهر شیراز می باشد

وی فعالیت از بازیگری را از سال 78 آغاز نمود و اولین سریالی که در ان حضور داشت در سریال 82 در سریال معصومیت از دست رفته بود.و بعد از آن در چند سریال دیگر به ایفای نقش پرداخت.

تحصیلات : کارشناسی کارگردانی

ساغر عزیزی متاهل می باشد و چندین سال قبل ازدواج کرده است و دارای یک دختر به نام پریا می باشد

وی در سریال معمای شاه نقش فرح دیبا همسر محمدرضا شاه پهلوی را ایفای می نماید

بیوگرافی ساغر عزیزی, ساغر عزیزی و همسرش

گفتگوی جدید با ساغر عزیزی

مجله دیده بان – علیرضا برنجی: ساغر عزیزی یک فروردین ماهی متولد شیراز است؛ بنابراین طبیعی است که بگوید دلمشغولی عمده اش گل و شعر است. در رشته کارگردانی سینما تحصیل کرده و از سال 80 با فیلم «رنگ شب» فعالیت حرفه ای خود را آغاز کرد. طی این سال ها جدا از علاقه شخصی او به تئاتر، بیشتر به عنوان بازیگر در تلویزیون دیده شده است. اخیرا بازی در نقش چالش برانگیز فرح را در سریال معمای شاه از سر گذرانده است و قبل از آن هم در نقش عزت الدوله، همسر امیرکبیر نقش آفرینی کرده است. با او درباره دلمشغولی ها و نقش هایش گفتگو کردیم.

حیاط زیبای ما در شیراز

ما ساکن یکی از محله های قدیمی شیراز بودیم و در یک خانه قدیمی زندگی می کردیم که دور تا دور آن اتاق بود و تمام حیاط پر بود از گلدان های شمعدانی و حوض بزرگی در مرکز آن قرار داشت. زیبایی و آرامشی بی نظیر داشت ولی حیاط خانه برای من که بچه بودم ترسناک بود چون سایه شاخه های درخت ها در نور مهتاب برای من تصاویر ترسناکی می ساخت اما خوشحالم که در چنین فضایی در کودکی ام زندگی کرده ام.

هنوز هم وقتی باران می گیرد بوی نم باران برای من تصویر آن خانه و حیاط را تداعی می کند. اگرچه از دید بچه ای که از تاریکی می ترسید آن روزها آدم هایی که در آپارتمان زندگی می کردند خوشبخت تر بودند ولی امروز که به گذشته نگاه می کنم شکرگزار خدا هستم. با تمام فشارهایی که در آن سال ها با توجه به جنگ و بمباران و … در زندگی داشتیم اما همین سختی ها در کنار زیبایی ها از جمله آن خانه قدیمی و زندگی سنتی، امروز باعث شده آدم محکمتری باشم و یاد گرفتم که به قول احمد شاملو «خندیدن از ته دل یا گریستن از سودای جان را به معنای واقعی درک کنم».

جالب ترین خاطره دوران کودکی ام

یکی از خاطرات جالب من در 7 سالگی زمانی بود که مرا در مدرسه ثبت نام کردند و من مرتب به خانواده و مسئولین مدرسه اصرار می کردم که من پسرم و باید اسم مرا در مدرسه پسرانه بنویسند. بعد از اینکه خانواده به خواست من توجه نکردند پس از چند روز از مدرسه فرار کردم و به مدرسه پ1سرانه رفتم و آنجا به آنها گفتم که من پسرم و خانواده ام متوجه نیستند که من پسرم. شما مرا ثبت نام کنید!

خاطرم هست معلم کلاس اولم خانم طالبی که امیدوارم هر جا هستند سلامت باشند در کنار شیطنت های من خیلی صبوری می کردند و رابطه خوبی با من برقرار کرده بودند.

از شیراز تا تهران

وقتی به تهران آمدم اولین چیزی که متوجه شدم این بود که زندگی در تهران سرعت بیشتری دارد. انگار آدم ها روی تردمیل در حال دویدن هستند که جا نمانند و به طور طبیعی باعث می شود که نگاه مان روی طول زندگی باشد نه عرض آن، اتفاقات به سرعت از کنار ما رد می شوند و ما آنها را نمی بینیم. من تقریبا نیمی از عمرم را در شیراز زندگی کردم و نیمی دیگر را در تهران؛ در ابتدا خیلی سخت بود اما این شانس را داشتم که این سال ها با آدم های اندیشمندی نشست و برخاست کنم و بتوانم نگاهم را به زندگی وسعت بدهم و درک کردم که چقدر خوب است که انسان قدردان زندگی، شادی ها و نعمت هایی که دارد باشد.

این حقیقت است که زندگی در شهرهای کوچک هنوز مقداری از سادگی اش را حفظ کرده و مردم هنوز بخشی از لذت های زندگی را بیشتر درک می کنند. در کنار هم بودن، با خانواده بیرون رفتن، اینکه زیراندازی را کنار باغچه کوچکی بیندازی و غذایی ساده مثل دوپیازه آلو (غذای شیرازی) بخوری و از با هم بودن لذت ببری اما در نهایت همه چیز به خود آدم برمی گردد. من با وجود اینکه سال هاست در تهران زندگی می کنم هنوز چیزهایی که دوست داشتم را دارم مثل اینکه شب یلدا را با خانواده ام باشم و ….

دلمشغولی هایم؛ گلدان ها، نقاشی و شعر است.

دلمشغولی و علاقمندی ام در زندگی شخصی گلدان ها، نقاشی و شعر است. شعر نقش پررنگی در زندگی من داشته و دارد. از نوجوانی با فروغ فرخزاد با فراز و فرودهای زندگی تا حافظ جان و مولانا همیشه از شعر خواندن لذت برده ام اما به واقع احمد شاملو نقش بسزایی در زندگی من داشته است و شعر «در آستانه» تحولی عظیم در نگرش من و انسانی که امروز هستم داشته و به درستی درک کردم وقتی شاملو می گوید: «فرصت کوتاه بود و سفر جانکاه اما یگانه بود و هیچ کم نداشت…» یک فرصت و یک سفر سخت پیش روی همه ماست.

عشق به زندگی و سختی ها در کنار هم و من یاد گرفتم که انسان ها را دوست داشته باشم و عاشق زندگی باشم چون در نهایت باز هم به قول شاملو «انسان زاده شدن تجسد وظیفه بود» یا توان دوست داشتن و دوست داشته شدن تنها از موجودات زنده به خصوص انسان برمی آید.

راه مهر، راز سپهر

در حال حاضر مشغول بازی در تئاتر «راه مهر، راز سپهر» هستم که نویسنده و کارگردان اندیشمند این کار آقای شکرخدا گودرزی هستند و من عاشقانه این کار را دوست دارم و از همکاری با تک تک عزیزان لذت می برم و یکی از سخت ترین نقش هایی که تا به حال داشتم، همین نقش ملکه در این تئاتر است؛ نقش همسر شاه گشتاسب و مادر فرزندی که درد و رنج بسیاری را متحمل می شود و از اینکه این اثر جایگاه اندیشه و هنر دارد به خودم می بالم.

هیچ چیزی به اندازه عشق اهمیت ندارد

سال های ابتدایی فعالیتم بیشتر دست و پا می زدم که دیده شوم و دغدغه من در زندگی هنری بالا رفتن بود؛ اما چندتا نقش نگرش من را تغییر داد. من نقش چندین ملکه را در مجموعه های تاریخی بازی کرده ام، سال های مشروطه عزت الدوله بودم، همسر امیرکبیر، همسر امیرکبیر باشی، خواهر شاه و یک جایگاه ویژه ای داشته باشی اما در نهایت از درون انسان بدبختی باشی؛ این به من یاد داد که قضاوت کردن زندگی مردم کار بسیار سختی است.

بازیگری به من این فرصت را داده تا برخلاف آدم های دیگر چندین زندگی را تجربه کنم و در نهایت این بازی های متعدد به لطف خدا و تلاش خودم و در نهایت لطف مردم که مرا پذیرفتند چون هنر بدون مردم و مخاطب معنا ندارد و این نقش ها و زندگی های متعدد به من این نگرش را داد که هیچ چیزی به اندازه عشق اهمیت ندارد و همین باعث شد به جای دست و پا زدن برای بالا رفتن در کارم، جور دیگری زندگی کنم.

ورزش، غذای سالم و تمرکز

چون بسیار به غذا خوردن علاقمندم و یکی از آرزوهایم سفر به نقاط مختلف و خوردن خوراکی های متفاوت در گوشه و کنار دنیاست اما حجم غذایم کم است و به سلامت مواد غذایی بسیار اهمیت می دهم، از روغن های گیاهی استفاده می کنم و به استفاده از سبزیجات و میوه بسیار پایبندم اما گیاهخوار نیستم.

برای ورزش هم یوگا و پیاده روی را در زندگی ام دارم و در سال های گذشته ایروبیک و بدنسازی را هم تجربه کردم. جدا از اینکه ورزش برای هر انسانی مفید است و عقل سالم در بدن سالم است، بسیاری از مواد لازم برای بدن تنها با ورزش ساخته می شوند مانند کلسیم که به تازگی به آن پی برده اند.

برای کار ما هم تمرکز و سلامت جسم نقش بسیار مهمی دارد. من یوگا را برای این انتخاب کردم که جسم، روح و ذهن هر سه با هم درگیر هستند و این بسیار برای یک بازیگر مفید است.

از این به بعد سختگیرتر خواهم بود

به طور قطع از این به بعد در انتخاب نقش سختگیرتر خواهم بود، همانطور که بعد از معمای شاه یک سال و نیم هیچ کاری را نپذیرفتم و به خودم قول دادم هر کاری را نپذیرم تا پیشنهاد آقای گودرزی برای بازی در این نمایش به دستم رسید، متن را بسیار دوست دارم چون به نگاه و نگرش من در زندگی بسیار نزدیک است. دو فیلم مستند ساخته ام و سومی را در دست ساخت دارم که بسیار کار کردن نسبت به قبل برایم سخت تر شده است چون توقعم از خودم بیشتر شده و به اندیشه اهمیت بیشتری می دهم و نقش های بعدی هم صفحه های سفید بعدی زندگی هستند که هیچ کس نمی داند صفحه بعدی چیست؟

تا به حال نقش چند ملکه را بازی کرده ام

نقش من در معمای شاه نقش بسیار سختی بود. من ساعت ها با گریم و لباس سنگین تنها برای دو دقیقه بازی در محل فیلمبرداری بودم و خوب به علت استفاده مدام از استون و الکل برای پاک کردن گریم، صورتم زخم شده بود. یک سال و هفت ماه، ابروهایم تراشیده بود و برای خرید روزانه و بیرون رفتن دچار مشکل بودم اما با تمام این سختی ها بازی در این نقش لذت های خودش را داشت و بر این باور بودم که به جای گارد گرفتن و پرخاشگری باید از تاریخ درس گرفت.

نقش عزت الدوله در سال های مشروطه، علاوه بر اینکه روند کاری و هنری من را تغییر داد، از نظر روحی و روانی هم بسیار روی من اثرگذار بود. کارهایی که با آقای داود میرباقری انجام دادم جزو بهترین کارهایم بوده، به این دلیل که در کنار ایشان چیزهای زیادی آموختم. در خاطرم هست که آقای میرباقری یکی از مشوقان من برای روی آوردن به تئاتر بودند که بسیار پیشنهاد خوبی بود و من به واقع عاشق تئاتر هستم؛ البته نقشم در «شهر دقیانوس» را هم دوست داشتم.

آرزویم گرفتن جایزه اسکار است و تا زمانی که هستم تلاش می کنم به این خواسته برسم. حرف پایانی این که مردم را خیلی دوست دارم و عاشق شان هستم و همیشه از مردم عشق می گیرم و خدا را شاکرم که در مسیر زندگی ام توانستم در قلب این مردم نازنین باشم.

 

ساغر عزیزی نقش فرح در معمای شاه

ساغر عزیزی

 فیلم های سینمایی

سال     فیلم     کارگردان     یادداشت
۱۳۹۲     نگین     احمد معظمی
۱۳۹۱     سیاه چاله     محمد خراط زاده
۱۳۹۰     آزمایشگاه     حمید امجد
۱۳۸۶     سایه‌ها     حسین شهابی
۱۳۸۳     ستیز با درون     اصغر نصیری
۱۳۸۱     عطش     حسین فرح بخش
۱۳۸۰     رنگ شب     محمد علی سجادی
۱۳۸۰     آتا نازی     رحمان رضایی

سریال های تلویزیونی :
1395  دیوار شیشه ای   احمد معظمی
۱۳۹۴     معمای شاه     محمدرضا ورزی

۱۳۹۲     تبریز در مه     محمدرضا ورزی
۱۳۹۰     یلدا     حسن میر باقری
۱۳۹۰     دقیانوس     مهرداد خوشبخت
۱۳۸۹     سال‌های مشروطه     محمدرضا ورزی
۱۳۸۲     معصومیت از دست رفته     داوود میر باقری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

دانلود تیتراژ خندوانه محسن چاوشی

دانلود تیتراژ خندوانه محسن چاوشی

دانلود آهنگ تیتراژ فصل چهارم برنامه خندوانه با خوانندگی محسن چاوشی

شعر این قطعه از سروده های مولانا می باشد

دانلود آهنگ تیتراژ برنامه خندوانه از محسن چاوشی

فصل جدید خندوانه ( فصل 4) از اواسط آذر ماه 95 از شبکه نسیم با اجرای رامبد جوان آغاز میگردد که همزمان با پخش مجموعه می توانید این موزیک را دانلود نمایید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

ویدا جوان و همسرش

بیوگرافی ویدا جوان, ویدا جوان و همسرش

ویدا جوان بازیگر سینما و تلویزیون متولد سال 1359 در تهران می باشد.
وی لیسانس حسابداری طراح و ایده پرداز و دانش آموخته بازیگری تئاتر در کانون آموزشهای استاد حمید سمندریان می باشد.

وی با بازی در سریال زمانه در سال 91 به خوبی شناخته شد.

بعد از آن در مجموعه پژمان,شمعدونی,آسمان من و به تازگی در سریال ماه و پلنگ به کارگردانی احمد امینی در نقش کتایون حضور داشته اشت.

ویدا جوان چند سالی است که ازدواج کرده است و متاهل می باشد
می توانید گفتگو با ویدا جوان و همسرش آیلا تهرانی را که با مجله خانواده سبز انجام داده اند بخوانید.

ویدا جوان و همسرش آیلا تهرانی

شیفته جسارت ویدا شدم

ایلا تهرانی: راستش را بخواهید آن چیزی که باعث شد من شیفته ویدا شودم و در تصمیم گیری ام برای ازدواج با او مصمم شوم. جسارت و قدرتی بود که در او وجود داشت، چیزی که این روزها کمتر به چشم می خورد.

دوبله باعث آشنایی ما شد

ویدا جوان: حکایت آشنایی من و ایلا به چند سال قبل بازمی گردد، یکی از دوستانم که از علاقه ام به دوبله باخبر بود مرا به استودیو ضبط صدای «ایلا» برد تا تست دهم. طی همین جلساتی که به آنجا می رفتم و با ایلا صحبت می کردیم به این نتیجه رسیدیم که علایق مشترکمان در رنگ ها، هنر و مسائل عمیق زندگی بسیار است و حتی پس از ازدواج تفاهم ما دو نفر برای خانواده هایمان هم خیلی جالب بود.

ویدا جاون بازیگر نقش کتایون در ماه و پلنگ

وقتی ویدا به خواستگاری ایلا می رود!

ایلا تهرانی: راستش را بخواهید در ازدواج ما بسیاری از چیزها از جمله مراسم خواستگاری و مراسم عقد و عروسی به شیوه های رایج برگزار نشد و سعی کردیم ضمن احترام به سنت آنطور که خودمان دوست داریم این مراسم را برگزار کنیم، اتفاقی که در خواستگاری ما رخ داد و شاید به نظر برخی ها حتی نامتعارف به نظر برسد این بود که ویدا از من خواستگاری کرد و من هم آنقدر از این حرکت او شگفت زده شدم که بدون درنگ به او پاسخ مثبت دادم. معمولا دخترها در ذهن شان است که مرد رویایی شان سوار اسب سفید شود و به خواستگاری آنها بیاید، در حالی که ویدا این قاعده را به هم زد و با اسب سفید به خواستگاریم آمد و من را با خودش برد.

کتاب شعر به جای دسته گل و شیرینی در شب خواستگاری

ایلا تهرانی: ما دوست داشتیم به سنت ها احترام بگذاریم و حرمت بزرگترها را هم نگه داریم. به همین خاطر دوست داشتیم با اجرای برخی از مراسم به خانواده مان نشان دهیم که برای آنها ارزش قائل هستیم و به همین خاطر مراسم رسمی خواستگاری ما به شکلی کاملا متفاوت و البته جالب برگزار شد تا مان از این طریق نشان دهیم که ضمن حفظ سنت ها نگاه و باورهای خودمان را برای ازدواج داریم به طور مثال وقتی به خواستگاری ویدا رفتم به جای گل و شیرینی کتاب سعدی را برای ما در ویدا و دو جلد از کتاب های هوشنگ ابتهاج را برای خود او هدیه بودم. این موضوع برای هر دوی ما بسیار عزیز و دوست داشتنی بود.

مهریه عروس خانم 7000 شاخه گل رز

ایلا تهرانی: من و ویدا دوست داشتیم آنطور که دوست داریم زندگیمان را شروع کنیم و به شدت هم بر این باور بودیم که عشق و صداقتی که در زندگی ما وجود دارد باعث خوشبختی ما می شود.
به همین خاطر وقت بحث مهریه به میان آمد ویدا مهریه 7000 شاخه گل رز هلندی به رنگ های سفید، قرمز و زرد را انتخاب کرد. حتی عاقد هم در مراسم عقد از این مهریه ویدا تعجب کرد. در هر حال من در طول این سال ها سعی می کنم به مناسبت های مختلف برای همسرم شاخه گلی را بخرم.

طبخ شام عروسی توسط مادرشوهر

ویدا جوان: دستپخت مادر ایلا در بین فامیل شان زبانزد است، به همین خاطر تصمیم گرفتیم برای اینکه همه در آن شب از مهمانی نهایت لذت را ببرند شام عروسی را خودش تهیه کند. بنده خدا از سه روز مانده به مراسم در تدارک طبخ شام بودند و همین کار ایشان باعث شد که همه از آن شب خاطرات بسیاری در ذهن شان رقم بخورد.

از برگزاری روز عروسی مان بی خبر بودیم

ایلا تهرانی: من و ویدا بعد از اینکه مراسم نامزدی را برگزار کردیم چندان به فکر برگزاری مراسم عروسی نبودیم، هر دو سرمان با کار گرم بود و از آنجا که هیچ کداممان درگیر و دار برگزاری مراسم عروسی پرهزینه بودیم ترجیح می دادیم همه چیز به شکل ساده برگزار شود تا اینکه پدر و مادرهایمان ما را سورپرایز کردند و در باغچه منزل عمه ام یک مراسم با 180 نفر مهمان برگزار کردند. ما خودمان از برگزاری این مراسم کاملا بی اطلاع بودیم و زمانی به ما گفتند که ما تنها 3-2 ساعت برای آماده شدن فرصت داشتیم. در هر حال در آن روز ما به نوعی مانند دیگر مدعوین به نوعی مهمان بودیم که البته حسابی هم به ما خوش گذشت.

نقش کتایون در سریال ماه و پلنگ

به خاطر همسرم حاضرم کارم را رها کنم

ویدا جوان: همیشه زندگی شخصی ام برایم نسبت به همه چیز در اولویت قرار داشت وهیچ چیز را حاضر نیستم با خوشبختی ام در زندگی مشترک عوض کنم، به همین خاطر حاضرم به خاطر حفظ زندگی ام، حتی قید بازیگری را بزنم.

من و همسرم عاشق یکدیگر هستیم و زندگی مان را با عشق و علاقه خاصی شروع کردیم و در نهایت این عشق و علاقه به ما کمک زیادی کرد تا یاد بگیریم مشکلات را به اتفاق هم حل کنیم و برای حل آنها از خودگذشتگی داشته باشیم. اگر عشق و علاقه در زندگی مشترک وجود نداشته باشد، افراد دچار نوعی روزمرگی می شوند! شما اینطور فکر نمی کنید.

بیوگرافی ویدا جوان

دستپخت ایلا در حد رستوران های پاریس است

ویدا جوان: من و همسرم در کنار هم به امورات خانه رسیدگی می کنیم چرا که من خودم چندان اه لکار خانه نیستم! بی شک اگر لطف و حمنایت های ایلا نباشد، نمی توانم از پس انجام کارهای خانه به تنهایی بربیایم چرا که من خیلی وقت ها به خاطر بازی تا دیر وقت سر کار هستم و زمانی که به خانه می آیم فرصت چندانی برای انجام کارهای خانه ندارم. اگر هر دوی ما خانه باشیم معمولا به کمک همدیگر آشپزی می کنیم. در واقع همسر من آشپز کم نظیری است و غذایی که طبخ می کند، در حد رستوران های پاریس است. به همین خاطر ترجیح می دهم در خیلی از موارد در حد یک کمک آشپز عمل کنم و اتیاجات او را در آشپزی برایش فراهم کنم.

بی نیازی بزرگترین اتفاق زندگی افراد است

ایلا تهرانی: متاسفانه آن چیزی که باعث می شود افراد نتوانند آنطور که باید از زندگی مشترکشان لذت ببرند این است که مادیات در زندگی شان نقش اول را بازی می کند در حالی که برای رضایت از زندگی باید به نوعی به درجه بی نیازی یا همان کم توقعی رسید. منظور از بی توقعی این نیست که نسبت به کسب درآمد بی اعتنا بود یا به دنبال زندگی بهتر نبود، بلکه منظور این است که شما به جای اینکه مدام در فکر بالا بردن مدل ماشین و تجملات در زندگی تان باشید، به فکر این باشید که از زندگی تان بیشتر لذت ببرید.

بیوگرافی ویدا جوان

اینستاگرام ویدا جوان : vida.javan

ویدا جوان و همسرش, بازیگر نقش کتایون در سریال ماه و پلنگ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

اکران خصوصی فیلم نفس

اکران خصوصی فیلم نفس

مراسم اکران خصوصی فیلم نفس با حضور عوامل فیلم و جمعی از بازیگران و هنرمندان سینما شامگاه یکشنبه 23 آبان ماه 95 در پردیس سینمایی کوروش تهران برگزار گردید. می توانید عکس های این مراسم را مشاهده نمایید

اکران خصوصی فیلم نفس

در این مراسم همچنین از قطعه تیتراژ فیلم نفس با صدای مهدی یراحی رونمایی شد و یراحی این آهنگ را به صورت زنده برای حاضرین اجرا نمود.

اکران خصوصی فیلم نفس

مریم بوبانی؛الهام حمیدی,مریم کاویانی و ستاره اسکندری در اکران خصوصی فیلم نفس

اکران خصوصی فیلم نفس

پانته آ پناهی در اکران خصوصی فیلم نفس

اکران خصوصی فیلم نفس

الهام پاوه نژاد و مریم بوبانی

اکران خصوصی فیلم نفس

بهرنگ علوی در اکران خصوصی فیلم نفس

اکران خصوصی فیلم نفس

گلاره عباسی

اکران خصوصی فیلم نفس

مهران احمدی از بازیگران فیلم نفس

اکران خصوصی فیلم نفس

جمشید هاشم پور

اکران خصوصی فیلم نفس

نرگس آبیار کارگردان فیلم نفس

اکران خصوصی فیلم نفس

ستاره اسکندری و لاله اسکندری و گلاره عباسی در اکران خصوصی فیلم نفس

اکران خصوصی فیلم نفس

مهدی یراحی و رونمایی قطعه جدیدش ویژه تیتراژ فیلم نفس

اکران خصوصی فیلم نفس

عبدالرضا اکبری و پسرش پندار اکبری

اکران خصوصی فیلم نفس

مراسم افتتاحیه فیلم نفس

اکران خصوصی فیلم نفس

نرگس آبیار و همسرش و بازیگران خردسال فیلم نفس

اکران خصوصی فیلم نفس

علی ضیا مجری اکران خصوصی فیلم نفس

اکران خصوصی فیلم نفس

آزاده نامداری و همسرش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

بیوگرافی کامل بیتا سحرخیز بازیگر زن سینما و تلویزیون

بیوگرافی کامل بیتا سحرخیز بازیگر زن سینما و تلویزیون

+ عکس های جدید بیتا سحر خیز

بیوگرافی بیتا سحرخیز, بیتا سحر خیز و همسرش

بیوگرافی بیتا سحرخیز, بیتا سحر خیز و همسرش

بیوگرافی بیتا سحرخیز

بیتا سحرخیز متولد 21 آذر ماه 1361 در تهران می باشد.
او فارغ‌ التحصیل رشته کارشناسی دبیری از دانشگاه تاکستان است.
وی فعالیت سینمایی خود را از سال 1385 با فیلم نسکافه داغ داغ آغاز کرد.وی پیش از این نیز در کلاس های بازیگری امین تارخ نیز شرکت کرده بود

بیتا سحرخیز تا کنون ازدواج نکرده است و مجرد می باشد.

وی با مجموعه ترانه مادری توانست به خوبی شناخته شود و بعد از آن در چندین اثر دیگر به ایفای نقش پرداخت.وی این شب ها نیز به عنوان یکی از بازیگران اصلی سریال ماه و پلنگ در نقش ملکا حضور دارد.

بیوگرافی بیتا سحرخیز, بیتا سحر خیز و همسرش

فیلمهای سینمایی بیتا سحرخیز :

نسکافه داغ داغ     ۱۳۸۵     علی قوی تن
فقط چشم‌هاتو ببند     ۱۳۸۵     علیرضا امینی
هم‌خانه     ۱۳۸۶     مهرداد فرید
انعکاس     ۱۳۸۶     رضا کریمی
نیش زنبور     ۱۳۸۸     حمیدرضا صلاحمند
خبر خاصی نیست     ۱۳۹۳     مصطفی شایسته

بیوگرافی بیتا سحرخیز, بیتا سحر خیز و همسرش

سریال های تلویزیونی بیتا سحر خیز

راه بی‌پایان    ۱۳۸۶    مینا    همایون اسعدیان
عید امسال    ۱۳۸۸    الهام    سعید آقاخانی
ترانه مادری    ۱۳۸۷    نغمه ادیب    حسین سهیلی زاده
بی کسی    ۱۳۸۸        آرش قادری
نون و ریحون    ۱۳۸۸        فرزاد موتمن
بهار، قبل و بعد    ۱۳۸۸        شاهد احمدلو
گام‌های معلق    ۱۳۸۹        شاهرخ دولکو
مهمانان ویژه    ۱۳۹۰        جواد رضویان
یاور    ۱۳۹۲        علی شاه حاتمی
ماه و پلنگ    ۱۳۹۵    –

بیوگرافی بیتا سحرخیز, بیتا سحر خیز و همسرش

بیتا سحرخیز و مادرش / عکس

بیوگرافی بیتا سحرخیز, بیتا سحر خیز و همسرش

بیوگرافی بیتا سحرخیز, بیتا سحر خیز و همسرش

بیوگرافی بیتا سحرخیز, بیتا سحر خیز و همسرش

بیتا سحرخیز و ویدا جوان در پشت صحنه مجموعه ماه و پلنگ

بیوگرافی بیتا سحرخیز, بیتا سحر خیز و همسرش

اینستاگرام بیتا سحرخیز : Bita_saharkhiz

بیوگرافی بیتا سحرخیز, بیتا سحر خیز و همسرش

تهیه و تنظیم : آریا پیکس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

اخبار و وضعیت حسین محب اهری, بیماری حسین محب اهری

وضعیت حسین محب اهری + بیماری سرطان و اخبار

حسین محب اهری که مدتی است دارای بیماری سرطان می باشد امروز چهارشنبه 26 آبان 95 برای انجام عمل پیوند مغز استخوان در بیمارستان بستری گردید

همسر حسین محب اهری بازیگر سینما و تلویزیون، در گفتگو با خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ درباره آخرین وضعیت جسمانی این بازیگر پیشکسوت گفت: هم‌اکنون حسین محب‌اهری برای انجام مقدمات پیوند مغز استخوان در بیمارستان بستری و حال عمومی‌اش خوب است.

وی در خصوص زمان ترخیص محب اهری از بیمارستان اظهار داشت: به احتمال زیاد، بعد از انجام آزمایش‌های پزشکی و پیوند مغز استخوان، تا سه هفته در بیمارستان بستری خواهد بود.

همسر محب اهری در پایان خاطرنشان کرد: با توجه به وضعیت جسمانی و انجام مقدمات عمل جراحی، این بازیگر تا اطلاع ثانوی ممنوع الملاقات است.

این شب ها مجموعه ی معمای شاه با بازی وی از شبکه یک سیما در حال پخش می باشد

اخبار و وضعیت حسین محب اهری, بیماری حسین محب اهری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

بیوگرافی داریوش ارجمند + عکس های داریوش ارجمند و همسرش

بیوگرافی داریوش ارجمند + عکس های داریوش ارجمند و همسرش

به همراه گفتگوی خواندنی و کامل با وی

بیوگرافی داریوش ارجمند, داریوش ارجمند و همسرش

داریوش ارجمند بازیگر پیکسوت سینما و تلویزیون متولد 5 مرداد ماه 1323 در تهران می باشد

او تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه فردوسی مشهد در رشته کارشناسی تاریخ و جامعه شناسی سپری نمود. دکتر علی شریعتی یکی از استادان او در آن برهه بود. وی سپس برای ادامه تحصیل عازم پاریس شد. او در پاریس مدرک کارشناسی ارشد تئاتر و سینما را از دانشگاه سوربن دریافت کرد.

وی فعالیت هنری را سال 1335 با بازی در تئاتر آغاز کرد. نگارش فیلمنامه و کارگردانی فیلم «گفت به زیر سلطه من آیید» نخستین تجربه سینمایی اوست.

وی چهارسال بعد از دوران تحصیلش در دانشگاه ازدواج نمود و حاصل این ازدواج 3 فرزند که دو پسر به نام های سام و امیریل و یک دختر به نام یلدا می باشد.

در ادامه می توانید گفتگوی کامل و جامع با داریوش ارجمند از ازدواج و همسرش و خانواده و چگونگی ورود به دنیای بازیگری, ویژگی ها علایق شخصی او و … را بخوانید.

فیلم های سینمایی

اینجا شهر دیگری است ۱۳۹۰
پایان‌نامه ۱۳۹۰ (حضور افتخاری)
بدون اجازه ۱۳۸۹
گزارش یک جشن ۱۳۸۹
راه آبی ابریشم ۱۳۸۹
شکلات داغ ۱۳۸۸
تردید ۱۳۸۷
میزاک ۱۳۸۷
استخوونای بابام ۱۳۸۶
رئیس ۱۳۸۵
قاعده بازی ۱۳۸۵
از دوردست ۱۳۸۴
شاهزاده ایرانی ۱۳۸۴
ازدواج به سبک ایرانی ۱۳۸۳
تب ۱۳۸۲
سگ‌کشی ۱۳۷۹
مسافر ری ۱۳۷۹
اعتراض ۱۳۷۸
افسانه پوپک طلائی ۱۳۷۷
شور زندگی ۱۳۷۷
قاعدهٔ بازی ۱۳۷۶
هفت سنگ ۱۳۷۶
شیخ مفید ۱۳۷۴
فرار مرگبار ۱۳۷۴
آدم‌برفی ۱۳۷۳
زمین آسمانی ۱۳۷۳
هبوط ۱۳۷۲
قربانی ۱۳۷۱
ناصرالدین شاه آکتور سینما ۱۳۷۰
پرده آخر ۱۳۶۹
تیغ آفتاب ۱۳۶۹
جستجوگر ۱۳۶۸
سفر عشق ۱۳۶۷
کشتی آنجلیکا ۱۳۶۷
پاییزان ۱۳۶۶
ناخدا خورشید ۱۳۶۵
گفت زیرسلطه من آیید ۱۳۶۲ (کارگردان)

سریال های تلویزیونی

    ماه و پلنگ (۱۳۹۵)
تعبیر وارونه یک رؤیا (۱۳۹۴)
یه تیکه زمین (۱۳۹۱)
راز پنهان (۱۳۹۱)
ستایش (فصل اول، دوم، سوم) (۱۳۹۲–۱۳۹۰)
ناز و نیاز (۱۳۹۰)
پریدخت (۱۳۸۶)
چهل سرباز (۱۳۸۶)
قاب‌های خالی (۱۳۸۶–۱۳۸۵)
سرزمین خاکستری (۱۳۸۰)
روزهای زندگی (۱۳۷۸–۱۳۷۷)
امام علی (۱۳۷۰)

جوایز و افتخارات داریوش ارجمند

    دریافت جایزه هنری غدیر چهره ماندگار ۱۳۹۵ برای سریال «امام علی»
برنده تندیس حافظ بهترین بازیگر مرد جشن دنیای تصویر ۱۳۹۴ برای سریال «ستایش ۲»
کاندید تندیس بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشن خانه سینما ۱۳۸۰ برای فیلم «سگ کشی»
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر ۱۳۷۹ برای فیلم «سگ کشی»
کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر ۱۳۷۸ برای فیلم «اعترراض»
کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر ۱۳۶۸ برای فیلم «جستجوگر»
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر ۱۳۶۵ برای فیلم «ناخدا خورشید»

بیوگرافی داریوش ارجمند, داریوش ارجمند و همسرش

عکسی از دوران جوانی داریوش ارجمند

شما سال‌هاست در عرصه هنر فعالیت داشته‌اید و چهره‌ای شناخته شده و محبوب برای هموطنان هستید. لطفا بفرمایید متولد چه سالی هستید و تحصیلات‌تان در چه زمینه‌ای بوده است.

متولد مرداد سال 1323 هستم. فارغ‌التحصیل دانشگاه مشهد در زمینه تاریخ و جامعه‌شناسی. مدارک فوق‌لیسانس و دکترای رشته سینما و تئاتر را از دانشگاه فرانسه اخذ کردم.

دوران کودکی‌تان در چه محله‌هایی گذشت؟

به یاد می‌آورم ابتدا در خیابان امیریه زندگی می‌کردیم و پس از آن چندسالی را در میدان امام حسین ساکن بودیم.

شغل پدرتان چه بود؟

نظامی بود.

می‌گویند نظامی‌ها بخصوص در زمان قدیم افرادی بسیارجدی و سختگیر بوده‌اند. آیا پدر شما هم این‌گونه بود؟

نه، اتفاقا پدرمن فردی بسیار نرمخو و مهربان بود و خلق و خویش در منزل مانند محیط کار نبود. ایشان در مورد تربیت و تحصیل فرزندانش بسیار جدی بود، اما این جدیت را همواره با مهربانی تلفیق می‌کرد و به همین دلیل ما به او علاقه زیادی داشتیم.

درجات رفیعی در ارتش داشت، اما بسیار فروتن بود. اعتقادات مذهبی قابل ملاحظه‌ای داشت به طورکلی یک پدر نمونه بود.

چند خواهروبرادر هستید؟

ما پنج تا بودیم؛ سه برادر و دو خواهر. برادر و خواهر بزرگ من مرحوم شده‌اند.

کجا مدرسه رفتید و چه خاطراتی از آن دوران دارید؟

بیوگرافی داریوش ارجمند, داریوش ارجمند و همسرش

دو دبستان رفتم؛ یکی در خیابان خورشید و دیگری در خیابان شهبازسابق که الان به نام هفده شهریور تغییر نام داده.دوران دبیرستان را در مدرسه فروغی واقع در خیابان امام حسین روبه‌روی سینمامراد گذراندم. یادش بخیر، هربار با دوستانم از مدرسه فرارمی کردیم و به سینمامراد می‌رفتیم، بعدازظهر آقای طوسی، ناظم آن مدرسه با چوب به سینما می‌آمد و ما را به مدرسه بازمی‌گرداند.

حالا که از مدرسه گفتید، به نظر شما تفاوت نظام آموزشی امروز با زمان شما چیست؟

متاسفانه در نظام آموزشی امروز ما خانواده حذف شده است. انگار تنها نقش خانواده این است که هزینه سرویس مدرسه، تغذیه، کلاس‌های گرانقیمت و معلم‌های خصوصی را بدهد.

من وقتی می‌بینم تا این اندازه در رسانه‌ها کلاس تست‌زنی و تدریس‌های گرانقیمت تبلیغ می‌شود، تعجب می‌کنم که چرا مسیر این اندازه به کژراهه کشانده شده است. روش درست درس خواندن این نیست.

در دوران ما اگر خیلی می‌خواستند به بچه‌ها ارفاق کنند معلم از شاگردان قوی می‌خواست که باضعیف‌ترها درس کارکنند و هیچ معلمی حق نداشت خصوصی کارکند تا بین شاگردان ضعیف و قوی تبعیض ایجاد شود.شاگردی که می‌خواهد موفق بشود و پله‌های ترقی را طی کند باید تلاش کند و زحمت بکشد، نه این که به لطف پول پدرومادر به جایی برسد.

از این گذشته، روابط بین معلم و شاگرد باید کاملا انسانی و مسائل مادی نباید تعیین‌کننده باشد. من قبول دارم که هزینه کردن برای تحصیل اشکالی ندارد، اما این به آن معنا نیست که پدرومادر باید این هزینه را بدهند تا دانش‌آموزانی که از خانواده‌های ثروتمند می‌آیند امکان تحصیل داشته و فقرا از این امکان محروم باشند.

من خودم در دانشگاه مشهد ترم اول شاگرداول شدم و به همین دلیل از پرداخت هزینه ترم‌های بعدی آزاد بودم. دانشجو باید خودش هزینه را بر دوش بکشد، نه این‌که به خانواده فشار بیاورد.

بیوگرافی داریوش ارجمند, داریوش ارجمند و همسرش

داریوش ارجمند و همسرش

چندسالگی ازدواج کردید و آن زمان چه معیارهایی برای ازدواج داشتید؟

خاطره قشنگی را برای من یادآوری کردید. سال اول که در دانشگاه مشهد قبول شدم در کلاس آقای دکتر علی شریعتی دخترخانمی را دیدم که در همان نگاه اول از او خوشم آمد.چهارسال در آن دانشگاه درس خواندیم و من همیشه به آن خانم علاقه‌مند بودم، بی‌آن که حرفی بین ما ردوبدل شود.سال چهارم پس از اتمام امتحانات من در حیاط دانشگاه منتظر ایشان ایستادم تا از پله‌ها پایین بیاید، او آمد. با هم سلام و علیک کردیم و چندقدم بیرون از دانشگاه راه رفتیم.

به من گفت: آقای ارجمند با من کجا می‌آیید؟ گفتم: می‌خواهم شما را به منزل برسانم. او متعجب گفت: صورت خوشی ندارد. بقیه ما را می‌بینند و من پاسخ دادم: هیچ اشکالی ندارد.هرکس ما را با هم دید شما اسمش را بگویید تا من برایش کارت دعوت عروسی بفرستم و این‌گونه من از ایشان خواستگاری کردم.دوسه شب بعد به همراه والدین به منزل ایشان رفتیم و خیلی ساده مراسم را برگزارکردیم. من در مدت چهارسال تحصیل شناخت کاملی از همسرم پیداکرده بودم و همچنین بین ما نوعی همترازی وجود داشت.در آن زمان تعداد دانشجوها به مراتب کمتر بود و به همین دلیل تشابه بیشتری بین دانشجویان وجود داشت.تحصیل دود چراغ خوردن می‌خواست و افرادی که واقعا قدر تحصیل را می‌دانستند وارد دانشگاه می‌شدند. ما در دانشکده در کنار دانشی که می‌آموختیم درس زندگی هم می‌گرفتیم.

عکس داریوش ارجمند و همسرش

ازدواج شما آگاهانه و به خواست خودتان بود. آیا این نوع ازدواج را بیشتر می‌پسندید یا ازدواج سنتی؟

من آگاهانه ازدواج کردم، اما تمام سنت‌ها را هم رعایت کردم. از والدینم اجازه گرفتم و به همراه آنها به خواستگاری دختر مورد علاقه‌ام رفتم و رضایت تمام خانواده آنها را کسب کردم.
اگر منظور شما از ازدواج سنتی این است که دختر و پسر همدیگر را نبینند و ناگهان در اتاق حجله با هم آشنا شوند، من از این نوع ازدواج متنفرم.اما تا به حال این را ندیده‌ام که مادری برای پسرش به دنبال دختر مناسب بگردد و درنهایت آن زندگی دچار مشکل شده باشد.مادر خیر فرزندش را می‌خواهد و علاقه واقعی بین زن و شوهر هم همانی است که بعد از ازدواج پیش می‌آید. سنت به این معنی نیست که پدرومادر بدون نظرخواهی از فرزندشان برای او همسر انتخاب کنند.

اگر به نحوه عملکرد پیامبراسلام و ائمه نگاه کنیم، متوجه می‌شویم خود آن بزرگواران تا چه اندازه به فرزندان خود آزادی می‌داده‌اند.من اعتقاد دارم پدرومادر باید بچه‌ها را هدایت کنند، اما درحد لازم هم آزادی بدهند تا او انتخاب‌هایی آگاهانه داشته باشد.اگر مادری به زور برای پسر خود همسر انتخاب کند و هیچ حق انتخابی به او ندهد، بعد که پسر با همسرش مشکل پیداکند به مادر معترض است که این اشتباه تو بود، اما اگر مادر فقط به او نصیحت‌های لازم را کند و انتخاب نهایی را برعهده خود او بگذارد.پسر می‌فهمد که این آزادی برای او مسئولیت‌پذیری به همراه خواهد داشت و بعدها چه در زندگی‌اش موفق شود و چه شکست بخورد، خودش مسئول است.

این مساله در مورد دخترخانم‌ها هم صدق می‌کند. در تربیت اسلامی، والدین نقش حمایتگری و هدایتگری دارند، اما تصمیمات نهایی را به خود فرزندان‌شان واگذار می‌کنند.مسئولیت همه چیز باید با خود بچه باشد، همان‌طور که در تربیت ما رعایت می‌شد. ما در زمان قدیم باید کلی راه پیاده می‌رفتیم تا به مدرسه برسیم.کفشمان پاره می‌شد باید با همان سر می‌کردیم و در گل و لای راه می‌رفتیم. قلم و جوهر و دفتر ما حساب کتاب داشت.این به آن معنا نیست که پدران ما پول نداشتند. آنها در حد خودشان داشتند، اما می‌خواستند درس زندگی را به ما یاد بدهند.ما در آن زمان در فصل زمستان کمی خرما و یک مشت نخودچی کشمش در جیب داشتیم و همان را می‌خوردیم.

فیبر آن خوراکی‌های مفید به ما قوت می‌داد. چرا الان پدرومادرها بچه‌ها را پیتزا وسوسیس‌خور کرده‌اند؟ قدیم دانشجوها غرور داشتند و با تلاش خودشان خرج دانشگاه را می‌پرداختند، اما الان خیلی از بچه‌ها تا به سن دانشگاه می‌رسند از پدرومادر ماشین می‌خواهند.قدیم کل خانواده برای دیدن یک برنامه دور تلویزیون جمع می‌شدند و ما در همه چیز با هم سهیم بودم. این همان واعتصموا به حبل‌الله است، اما ما در زندگی امروزه از آن دورشده‌ایم.هر بچه‌ای اتاقی مثل یک مدیرکل دارد و کامپیوتر و تبلت و سایر وسایلش از چشم دیگران پنهان‌ است. پدرومادر یکسری چیزها را به بچه‌ها داده‌اند که نباید می‌دادند و حالا تربیت بچه‌ها دچار مشکل شده است.

نظرتان راجع به مهریه‌های بالا چیست؟ آیا آن را ضامن دوام زندگی می‌دانید؟

نه، حیف از کلمه مهریه که در این مفاهیم هدررفته. مگر کسی پول می‌دهد که مهر بخرد؟ این مفهوم به اشتباه برای ما جاافتاده. مهریه باید سپاسگزاری از مهر باشد و نه راهی برای خریدن آن. مهریه نوعی ارزشگذاری معنوی است، زیرا ازدواج یک عمل معنوی است.

مردی که می‌خواهد با خانمی ازدواج کند و زیر یک سقف با او زندگی کند عملی معنوی کرده است. چرا ما این مفهوم را به اشتباه پرورش داده‌ایم؟

چرا یک مرد که می‌خواهد زنش را طلاق بدهد اول از همه به فکر مهریه است یا زنی که با همسرش مشکل پیدا می‌کند بلافاصله به سراغ اجراگذاشتن می‌رود؟ باید چشم بصیرت را بازکنیم و طور دیگری به مفهوم زیبا و متعالی مهریه بیندیشیم.

شما چه تعداد فرزند را برای خانواده خوب می‌دانید؟

من دوست داشتم دو پسرو دو دختر داشتم تا فرزندان آنها خاله، عمه، عمو و دایی داشته باشند و همیشه ناراحت بودم که چرا یک دختر دیگر ندارم.

تک فرزندی خوب نیست، اما با این حال همه اینها به نوع تربیت پدرومادر ربط دارد. پیامبر اسلام تنها یک فرزند داشت و همان را طوری تربیت کرد که خودش او را ام‌ابیها نامید.

بیوگرافی داریوش ارجمند, داریوش ارجمند و همسرش

در تربیت فرزند به چه نکاتی توجه دارید؟

معتقدم پدرومادر هرکدام در این میان نقش‌های مهمی دارند که باید تا سرحد امکان کامل ایفا کنند. لطافت زنانه از مادر منتقل می‌شود و استقامت مردانه از پدر، مادر روح لطیف خانواده است و پدر سنگ زیرین آسیاب خانواده.

مهم‌ترین مشکل جوانان را در خانواده و جامعه چه می‌دانید‌؟

من آرزو می‌کردم امکان ارتباط والدین با دانشگاه وجود داشت. متاسفانه دانشجویانی را می‌بینیم که شش سال است به دانشگاه می‌روند درحالی که هنوز درس چهارسال را نخوانده‌اند.

از این گذشته، چرا یک دانشجو خیال می‌کند دانشگاه باید بنگاه کاریابی باشد و توقع دارد بعد از گرفتن مدرک در جای مورد علاقه‌اش استخدام شود؟ دانشجو باید فرهنگ کار داشته باشد و کار را عار نداند.

آن‌قدر کارهای ابتدایی انجام دهد تا کم‌کم ترقی کند و به مدارج بالاتر برسد. حضرت علی(ع) می‌فرماید: تفریح مرد کار است. از خود کارکردن صحبت می‌کند و نوع آن را تعیین نمی‌کندخود او در زمین چاه می‌کند، نخل خرما می‌نشاند و به زحمت کشیدن افتخار می‌کرد، اما ما انجام چنین کارهایی را ننگ می‌دانیم.

بسیاری از جوانان ما گرفتار مارک‌اند و به جای کاروفعالیت به دنبال مارک‌پرستی می‌روند. امسال شلوار پاچه تنگ مد شده و برخی جوان‌ها را در خیابان می‌بینیم که این‌گونه لباس می‌پوشند.

صحبت به نحوه لباس پوشیدن و تبعیت یکسری جوانان از مارک و مد پیش آمد. شما در این باره چه نظری دارید؟

هر انسانی برای انتخاب لباس باید اول به این فکرکند که چرا لباس می‌پوشد. پاسخ این سوال خیلی چیزها را روشن می‌کند.

در قطب هوا سرد است و اسکیمو باید لباس بسیار ضخیم از پوست خرس به تن کند. آفریقایی چهارتا برگ باباآدم از خود آویزان می‌کند، چون در سرزمین او هوا بشدت گرم است هندی پی فرهنگش است و ساری می‌پوشد و روس برای فرار از سرما کلاه‌های گرم که گوش را می‌پوشاند بر سر می‌گذارد.

هرکدام از اینها دلیلی برای انتخاب نوع لباس‌شان دارند. هر انسانی باید فلسفه و چرایی پوشش خود را بداند، اما عده‌ای این مساله را فراموش می‌کنند و ترجیح می‌دهند خود را برده مد کرده و نقش یک بنده تابع را ایفا کنند.

این مساله به زیبایی‌دوستی ربطی ندارد. درست است که ما انسانیم و قشنگی‌ها را دوست داریم، اما نباید اغراق کنیم.

خودمان می‌توانیم مبتکر یک پوشش قشنگ و مناسب باشیم نه تابع آن. من در این مورد والدین را هم مسئول می‌دانم.

والدین باید خانواده را درمقابل آسیب‌ها و تهاجمات غرب‌زدگی و شرق‌زدگی حراست کنند. در غرب خانواده مفهومی ندارد، اما فرهنگ اسلامی ما چیز دیگری است. ما همیشه برای خانواده ارزش قائل بوده‌ایم و این از هویت ایرانی ـ اسلامی‌مان جداناشدنی است.

شما برای خانواده ارزش فراوانی قائلید؟

بله. من اعتقاد دارم اگر خانواده مضمحل شود جامعه مضمحل می‌شود، ایمان مضمحل می‌شود، اقتصاد مضمحل می‌شود و عواطف و وطن‌پرستی و احساسات عاشقانه از بین می‌رود.

بیوگرافی داریوش ارجمند, داریوش ارجمند و همسرش

شما صاحب دو پسر و یک دختر هستید. بفرمایید چندتا از آنها ازدواج کرده اند و رابطه شما با آنها چگونه است؟

پسر بزرگم امیریل و دخترم یلدا ازدواج کرده‌اند. رابطه ما باعروس و داماد عالیست. عروسم از همان جایگاه دخترم برخوردار است و دامادم هم درحد پسرم برایم ارزشمند است.

چگونه موفق شده‌اید چنین ارتباط خوبی را در خانواده برقرار کنید؟

من در زندگی برای ادب، احترام زیادی قائلم و همواره به فرزندانم می‌گویم تا زمانی که ادب را رعایت کنند شیرازه زندگی‌شان را حفظ کرده‌اند، اما از لحظه‌ای که ادب از بین برود دیگر فاتحه زندگی خوانده است.

پدر من بیرجندی بود. بیرجندی‌ها کلمه «تو» ندارند و همیشه از واژه «شما» استفاده می‌کنند. پدر من هیچ‌وقت به مادرم تو نگفت و همیشه او را شما صدا می‌زد. این رمز موفقیت زندگی خانوادگی‌اش بود.

نظرتان راجع به فرهنگ آپارتمان‌نشینی ما ایرانی‌ها چیست؟

من آپارتمان‌نشینم و اعتقاد دارم ما از این فرهنگ عقبیم. مثل دمکراسی است که باید آن را بیاموزیم و هنوز نیاموخته‌ایم. در آپارتمان باید فرهنگی اجتماعی را پیاده کنیم و همه برای حقوق یکدیگر ارزش قائل شویم.

سریال ستایش از مجموعه‌های پربیننده بود. چه نظری راجع به نقش منفی که خودتان ایفا کردید، دارید؟

من نقش منفی بازی نکرده‌ام. بعضی‌ها می‌گویند حشمت فردوس سریال ستایش منفی است، اما من این را قبول ندارم.

او یک بازاری لات است، اما اهل خوشگذرانی و انجام کارهای حرام نیست. درست است که فرزند پسر دوست دارد، اما این هم برای فردی در شخصیت او کاملا طبیعی است.

خودتان هم پسردوستید؟

نه. من هردو را دوست دارم، اما حقیقتش جانم برای دختر نازنینم یلدا در می‌رود. من اعتقاد دارم دختر ادامه‌دهنده این سیاره است و باید طوری رشد کند و بزرگ شود که بتواند آرامشی را که قرآن می‌گوید، وارد خانواده‌اش کند.

ما نباید او را به نحوی عصبی و تحت فشار باربیاوریم که در زندگی متاهلی‌اش دچار مشکل شود.

شما در سریال چهل سرباز نقش رستم را بازی کردید. نظرتان راجع به این نقش وبه طورکلی رستم و شاهنامه چیست؟

من شاهنامه را خیلی دوست دارم و آن را به خوبی می‌شناسم، زیرا بیش از بیست سال روی آن کارکرده‌ام.در دوران دانشجویی نمایشنامه‌ای راجع به مرگ رستم نوشته‌ام. دوسه سال پیش نمایشنامه‌ای به نام شغاد چاپ کردم.همان برادر ناتنی رستم که او را کشت. دلم می‌خواست آن سریال بهتر از این از آب دربیاید، اما درهرصورت نقش رستم یکی از رویاهایی بود که داشتم و تعبیر شد.

من عاشق بازی کردن سه نقش بودم: رستم، امیرکبیر و مالک اشتر و خوشحالم که هرسه آنها را ایفا کرده‌ام روی نقش‌هایی که بازی می‌کنم حساسیت زیادی دارم و حتی در محتاج‌ترین روزگار زندگی‌ام هم نقشی را نپذیرفته‌ام که مورد قبولم نباشد.

بیوگرافی داریوش ارجمند, داریوش ارجمند و همسرش

رابطه‌تان با شعرا چگونه است؟

اول از همه حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی و همه را ریزه‌خوار سفره او می‌دانم، اما ما شعرای بزرگ زیاد داشته‌ایم.

حافظ، سعدی، باباطاهر، عطار نیشابوری، خیام، ناصرخسرو و بقیه که هرکدام برای خود یک قله دماوندند و در نوع خود ارزشی بی‌همتا دارند. سعدی و حافظ معلمان اندیشه من و فردوسی معلم رفتار من است. آنچه سعدی و حافظ در شعر می‌گویند در داستان‌های فردوسی آمده است.

مولوی را مرشد خود می‌دانم. شعرای جدید مانند اخوان ثالث، شفیعی کدکنی، پروین اعتصامی و دیگران را هم خیلی دوست دارم.

براستی زبان ما درمقابل شعر ایرانی قاصر است. فرهنگ ما فرهنگ کیفیت است نه کمیت. غرب وحشی ما را تحریم کمیتی می‌کند و به خیال خود مردم ما را مجبور به کمتر خوردن گوشت و کره می‌کند درحالی که فرهنگ اسلامی ما به کیفیت اهمیت می‌دهد.

ما یک عاشورا داریم که در آن 72 نفر روبه‌روی 30هزار نفر می‌ایستد چون آن 72نفر کیفیت دارند هرچند تعدادشان کمتر باشد.

هنرمندان با مردم ارتباطی خاص دارند. در کوچه و خیابان برخورد مردم با شما چگونه است؟

ما هنرمندان مسئولیت بزرگی داریم چون ناخودآگاه الگوی بسیاری هستیم. من از این مسئولیت لذت می‌برم، اما آن را هم کاملا سنگین حس می‌کنم.

شعار من این است: عبودیت خداوند، نوکری مردم و خدمت به فرهنگ سرزمینم. من همیشه تلاش می‌کنم زیر لوای این شعارها باشم.

سختی‌ها و شیرینی‌های شغل بازیگری را در چه می‌دانید؟

تمام سختی‌ها به هنگام انجام کار مربوط می‌شود، اما وقتی کار تمام می‌شود و آن فیلم یا سریال را می‌بینم شیرین‌ترین لحظه است.

حقیقتش را بگویم من این را تعبیری از قیامت می‌دانم. هنگامی که فیلم خودم را تماشا می‌کنم انگار نامه اعمالم را به دستم داده‌اند و دست و پا و بدن من شهادت می‌دهد که چگونه عملکردی داشته‌ام.

بیوگرافی داریوش ارجمند, داریوش ارجمند و همسرش

چه تعبیری از حرفه خود دارید. کدام‌یک از نقش‌هایتان را بیشتر دوست دارید؟

راستش همه را مانند فرزندانم دوست دارم، اما بعضی به روحیه، سلیقه و اعتقاداتم نزدیک‌تر است. همان‌طور که گفتم به نقش‌های رستم، امیرکبیر و مالک اشتر علاقه داشتم.

همیشه آرزو می‌کردم نقش حضرت ابوالفضل را بازی می‌کردم، اما دیگر سنم از این کار گذشته است. همچنین دوست دارم از شاهنامه قصه‌ای راجع به ایرج و سلم و تور درآورم و بازی کنم.

از سریال‌های قدیمی ایرانی به کدام‌یک بیشتر علاقه دارید؟

اول سریال دایی جان ناپلئون از آقای تقوایی و بعد از آن سریال هزاردستان از کارگردان ایرانی دوست ما شادروان آقای حاتمی. سربداران و ابن‌سینا هم مورد علاقه من بودند.

در سریال‌های جدیدتر هم امام علی را بسیار دوست داشتم و اعتقاد دارم دومی ندارد. تبریز در مه هم منهای برخی ایراداتش مورد علاقه من است. فیلم ناخداخورشید را خیلی دوست داشتم، اما سریال‌های طنز جدید چندان باب پسندم نیست.

اهل صرفه‌جویی هستید؟

صرفه‌جویی یعنی پول نپرداختن بابت چیزهای غیرضروری. چرا عده‌ای پول فراوانی می‌برند تا ترکیه را ببینند درحالی که می‌توانند کمتر از آن را خرج ایرانگردی کنند. هم لذت بیشتری می‌برند و هم آن پول را به هموطنشان رسانده‌اند نه به مردم ترکیه.

معلوم شد بشدت اهل سفر در ایران هستید؛ کدام شهرها را بیش از بقیه دوست دارید؟

همه جای ایران سرای من است. من عاشق ذره ذره خاک این مملکتم. از کویرش تا جنگلش، از بندرش تا کوه‌هایش، اما بیش از همه عاشق کویرش هستم.

من در بم فیلم جست‌وجوگر و مسافر ری را بازی کردم. در آنجا دیدم که نخل و درخت پرتقال درکنار هم رشد کرده‌اند. در کجای دنیا این صحنه را می‌بینی بجز ایران؟

آیا در انجام کارهای منزل کمک می‌کنید؟

بله، هرجا که احساس کنم به من احتیاج است، کمک می‌کنم. خرید را خودم انجام می‌دهم و به بودن در میان مردم علاقه دارم. عاشقانه در صف نانوایی، قصابی و تره‌بار می‌ایستم.

اهل رفت و آمدهای خانوادگی هستید؟

بله، درحد معقول رفت و آمد دارم، من اهل تشریفات نیستم و همه چیز را ساده برگزار می‌کنم.

نظرتان راجع به ساده‌زیستی چیست؟

عاشق ساده‌زیستی‌ام، چون به نظر من پیچیده‌‌ترین چیزها در همین سادگی‌ها نهفته است. آب ساده است، اما درعین حال پیچیده‌‌ترین پدیده‌ها محسوب می‌شود.

به موسیقی علاقه دارید؟

موسیقی را دوست دارم و به هر آهنگی در هر سبک خوب خوانده شود علاقه دارم. تقلید را دوست ندارم و از آهنگ‌هایی که برای فریبکاری خوانده شده باشد بدم می‌آید.

درمیان خوانندگان همایون شجریان، محمد نوری، علیرضا قربانی، سالار عقیلی و دیگر دوستان را دوست دارم.

اوقات فراغت‌تان را چگونه می‌گذرانید؟

فیلم نگاه می‌کنم و کتاب می‌خوانم.

برای دوران سالمندی برنامه‌ای دارید؟

(با خنده) الان دوران سالمندی است، اما اگر منظورتان دوران بازنشستگی است بهترین چیز را همان تماشای فیلم و مطالعه کتاب می‌دانم، زیرا به نظر من هر حلقه فیلم یک داستان زندگی است.

کلام آخرتان برای هموطنان و خوانندگان جام‌جم وچاردیواری؟

عاشق آنها هستم و بشدت دوست‌شان دارم. به جام‌جم هم می‌گویم سال‌ها دل طلب جام‌جم از ما می‌کرد/ آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد. برای هموطنانم بهترین آرزوها را دارم.

بیوگرافی داریوش ارجمند, داریوش ارجمند و همسرش

داریوش ارجمند و برادرش مرحوم انوشیروان ارجمند

بیوگرافی داریوش ارجمند, داریوش ارجمند و همسرش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

سریال مرز خوشبختی

بازیگران سریال مرز خوشبختی

سریال مرز خوشبختی به کارگردانی حسین سهیلی زاده و تهیه کنندگی مهران رسام نهم آبان ماه فیلمبرداری اش را آغاز نمود.

این مجموعه قرار است در 15 قسمت برای ایام نوروز 96 تولید گردد و شبهای نوروز از شبکه دوم سیما پخش گردد.

 

سریال مرز خوشبختی

موضوع و داستان سریال مرز خوشبختی

 به  طلا و تلاش و عشق … جوان و گُل و گِل… همه چیز از یک وسوسه شروع می شود و به یک وسوسه ختم می گردد. از رفاقت شروع می شود و به رفاقت میرسد. داستان مرز خوشبختی داستان انتخابهاست. دوراهی ها. زمانی که بر لب مرز ایستاده ای. یک سو شاید خوشبختی است و درسوی دیگر هم شاید خوشبختی. انتخاب با توست. و انتخاب نهایت خوشبختی است.

کاراکتر اصلی قصه، جوانی شهرستانی است که برای تحصیل به تهران می آید و جزو نخبگان علمی می شود. او به خواهر دوستش که در یک طلافروشی کار می‌کند علاقه دارد اما پدر دختر راضی به این وصلت نیست…

مرز خوشبختی

 

بازیگران سریال مرز خوشبختی

پوریا پورسرخ / امیرحسین آرمان (در نقش امیر) / مهدی سلوکی / شهرزاد کمال زاده / سروش جمشیدی / مریم معصومی / جمشید جهان زاده / عباس محبی / مهدی صباغی / فرزانه نشاط خواه / شهربانو موسوی / رضا یزدانی و جواد زیتونی

 

سریال مرز خوشبختی

بازیگران سریال مرز خوشبختی

پشت صحنه سریال مرز خوشبختی

عوامل سریال :جانشین تهیه کننده: مجید پرکاررضاییه، مشاورپروژه: علی اصغر آزادان، نویسنده: علی خودسیانی، مدیر تصویربرداری: علیرضا رنجبران، تدوین: امین عابدی، مدیر صدابرداری: مهدی آزادی، مدیر تولید: شاپور دلدار، طراح صحنه و لباس: سارا صفری، طراح چهره پردازی: سحر موسوی، مدیرتدارکات: اصغر پسندپور، صدابردار: علی ظهوری، مدیر برنامه ریزی: مجتبی خادم زاده، دستیار اول کارگردان: امین محمودی، منشی صحنه: نوشا عبدالله زاده، دستیاران کارگردان: عارف ابراهیمی، شایان سید محمود، دستیار اول فیلمبردار: رسول تنهایی، دستیار اول صحنه: علی جعفردوست، تصویربردار پشت صحنه : امیر ژوبین، عکاس: ارمغان رسام، مدیر روابط عمومی: آیدین نادری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil

دانلود آهنگ تیتراژ سریال هشت و نیم دقیقه با صدای احسان خواجه امیری

دانلود آهنگ تیتراژ سریال هشت و نیم دقیقه با صدای احسان خواجه امیری

دانلود اهنگ پایانی فیلم هشت و نیم دقیقه با کیفیت بالا و اصلی

ترانه سرا : حسن غیاثی / ملودی : مهرداد نصرتی / تنظیم : ایمان حجت

دانلود اهنگ تیتراژ سریال هشت و نیم دقیقه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
sajad soheil